۱۳۸۸ آذر ۳, سه‌شنبه

امتحان کارشناسی ارشد ناپیوسته در رشته زبان و ادبیات اصفهانی

امتحان کارشناسي ارشد ناپيوسته در رشته زبان و ادبيات اصفهاني به همراه کليد حل سوالات
ابتدا سوالات را کامل خوانده و با در نظر گرفتن قواعد قلب، اقدام به پاسخ دادن نماييد.

1-کلمات زير را معني کنيد. 1- بَلگ 2- حَسِجّلال 3- آلاشغال 4- سِگاسوتا 5- زِرزِمين 6- شبي چراغي 7- چُماله 8- حَج مَن باقر 9- وَلَحظا 10- آونگون 11- بولوني 12- بَلکي 13- چرکوندي 14- گودالي 15- قيلاگوني 16- سُکِّربيت 17- دَمادولا 18- حَبّاد 19- ورماليدند 20- مادي 21- چيويلي 22- لا ماشين 2- اعضاي زير کداميک از اعضاي بدن انسانند؟ 1- چَکي لُپ 2- گُرته 3- سَکاسينه 4- سَکاصورِت 5- گيسي 6- چَکاچيويل 7- ناقولوسي 8- گُلي کمر خنجر 3- امراض بيروني و دروني زير کدامند؟ 1- کمرم شيت شد 2- سرم بانگس 3- دلم انقلابس 4- زيرو رو ميزِنم 5- دلمالِش 6- توتولي 4- جملات دعايي زير را معنا کنيد. 1- الاي آکِلِه بيگيري 2- بادي يامان بيگيري ايشالله 3- الاي بالا پر بِزِِني 4- الاي سه قلي بودي 5- تيري غيب بخوري ايشالله 6- تيري اَجل خورده 7- توپ تو شيکمد بِرِد 8- الاي بُپُکي
5- جانداران زير کدامند؟ 1- قورباغر 2- خرخاسِکي سه پَلو 3- مالشتيمال 4- مالمالِک يا مالمالي 5- پاختِر 6- نسبت خانوادگي افراد زير را مشخص کنيد. 1- باخاجه 2- بُسوره 3- همريش 4- ياد 5- خارسو 7- اصطلاحات زير را معني کنيد. 1- دَراومِد گفت 2- قو نيميپِرِد 3- خَبِريش نيست 4- کَمَري راوِس هَنو 5- را نيميبِرِد 6- مردي رِنديشس 7- سِگسارونس 8- آغولياد واغليد؟ 9- اِدِراوادِرِد ميکونم 10- برادون کشيدن 11- دِرِزا چاق کردن 12- جخ هم رسوندند 13-بِلاگيري درو وُردن 14- آدمي نَيرز 15- وا ميدارم 16- هوا کيـفس 17- آ يکي اونم 18- چه خبِر اَتِر؟ 19- هوا تيفونس 20- دِ آره دِ 21- سُک نَزِن 22- وَقّي کردس 23- آدمي يه غازي
8- محله هاي زير در کجاي اصفهان قرار دارند؟ 1- چارسو کوچيک 2- بازاري حَجاقا شجاع 3- پُشتي آشپِزي 4- کوجون 5- گورتون 6- جوزون 7- طوخچي 8- نجارباشي 9- جوق اِباد 10- مَچِّدلنبون 11- چاله حج ميرزا 12- چارسو علي قولي آقا(آ ي کشيده) 13- چناردالبِتي 14- لَتيشا 15- باقوچخونه 16- کِرماکيليچه 17- رودِرون 18- پارون 9- جملات زير چه مواقعي به کار ميروند؟ 1- يار مبارِک پولِکي عروسا اووردن زورِکي 2- خارسو بيشين رو فشفشه بزا عروسد خوشش باشه 3- جيگِّر جيگِرس ديگِّر ديگِرس 4- مثلي سِگي تاتوره خورده ميموند 5- شبا به چراغِسا روزا به غِلاغ 6- اينقد کِريم پِشه بازي درنيار 7- قِرِشا قاشوق کردس 10- کداميک گزينه واحد پول قديمي در اصفهان بوده است؟ 1- يه قاضي 2- يه قازي 3- يه غازي 4- عم قزي 11- تفاوت آقا با آ ي کشيده و آقا بدون آ ي کشيده در چيست؟ 12- معناي کلمه گِلي را در هر ترکيب را بنويسيد. 1- گِلي درخت 2- گِلي کوچا 3- گِلي هم 4- گِلي کوه 13- حالتهاي مختلف کلمه اونسّانيا را بنويسيد.(براي اشاره به هر چيزي)


موفق باشيد
جوابها 1
1- بلگ: همان برگ است. قاعده تبديل ر به ل (در لهجه اصفهاني "ر" معمولا به "ل" تبديل ميشود) 2- حَسِجّلال: حاج سيد جلال (قاعده ادغام بنيادي). 3- آلاشغال: معرب آشغال بوده که به مرور اَل به آل تبديل شده. مثال: بيا بريم ناهار بخوريم. واي نه يه زا آلاشغال خوردم تو دلم انقلابه. 4- سِگاسوتا: در اصطلاح به عده زياد گفته ميشود. دقت شود که سو در سگاسوتا کشيده خوانده شود. مثال واي خره نبودي بيبيني طرف سِگاسوتاشم اوورده بود. يعني اينکه هر چي آدم داشت برداشته بود اوورده بود. 5- زِرزِمين: زيرزمين 6- شبي چراغي: تا قبل از ساعت 12 شب، تا وقتي چراغها روشنند. 7- چُماله: همون مُچاله تهروني 8- حَج مَن باقر: حاج محمد باقر. قاعده يرملون در زبان اصفهاني 9- وَلَحظا: از لحظه مياد. مثال: خِرنديده همِشا تو کوچا ولحظا ميزِند. يعني همش تو کوچهها الاف ميگرده. خِر همون خيره 10- آونگون: آويزون 11- بولوني: خمره. گاهي جهت ابراز محبت به ديگران هم به کار ميزود. مثال: بولوني پَ کوجاي پَ؟ (معادل عبارت "پس کجايي عزيزم؟" در تهران). 12- بلکي: شايد 13- چرکوندي: همان چرک است که بار تنفري زيادتري دارد. مثال: دِ آره دِ جونم مرگ شده با يه زا لباسي چرکوندي اومِده بود. 14- گودالي: چاله و گودال تحقير شده 15- قيلاگوني: قير و گوني. قيل همان قير است. قاعده تبديل ر به ل. مثال: اين چاي چرا قيله؟ يعني چرا اينقدر چايي سنگينه که رنگش مثل قير شده؟ 16- سُکِّربيت: چوب کبريت 17- دَمادولا: نزديکيها. مثال: لباساي من کو؟ همين دمادولاس 18-حَبّاد: حبيب آباد. مکاني نزديک اصفهان. قاعده اضمحلال 5 حرف در يک تشديد 19- ورماليدند: رفتند. مثال: چوريا ورماليدن تو سيبه يعني جوجه ها داخل بنبست رفتند. مثال: وَپِِّريده پاچاشا ورماليدس. يه اصطلاحيه در مورده شلواراي برمودا 20- مادي: جوي آب. در اصفهان مواقعي که از واژه مادي استفاده نميشود از واژه جوق يا جوقچي استفاده ميشود. 21- چيويلي: چرکوندي 22- لا ماشين: در اصطلاح همان زير ماشين است. حسن رفت لا ماشين يعني ماشين بهش زد(تصادف کرد)
21- چَکي لُپ: دهان. مثال: هر چي از چکي لپش دراومد نثاري ما کرد. 2- گُرته (گُرده قاعده تبديل د به ت): پشت و کمر 3-: سَکا سينه: سر و سينه با هم. سکا سينِم گرفتس. 4- سَکاصورت: صورت 5- گيسي: ماهيچه شانه و گردن. مثال: خره اينقدِ تا تو اين گيسييام درد ميکوند که اَلاَمانما بريدس. با گيسو اشتباه نشود. 6- چکاچيويل: صورت. مثال: آب اِز چکاچيويلش سرِزيرس عامو. (سرازير) 7- ناقولوسي: ناي و يا همان خرخره. مثال: اتوبوسِ تا تو ناقولوسيش پر کردس. 8- گُلي کمر خنجر: مهرههاي آخر ستون فقرات. يه جمله معروف هم هست که ميگه: اِگه اين کارا بوکوني گلي کمر خنجرد ميشکِنِد. يعني انگار اين کار برات خيلي سخته.
3
1- کمرم شيت شد: کمرم داغون شد. شيت احتمالا از واژه شِت فرنگي گرفته شده. 2- سرم بانگس: سرم درد ميکنه. از بنگ مياد. 3- دلم انقلابس: همون تو دلم چمچماله يا وضعيت مزاجيم خوب نيست. 4- زيرو رو ميزِنم: نوعي از انقلاب دل که پيشرفت کرده و اعضا مجاور را تحت تاثير قرار داده. 5- دلمالِش: يه نوع خاصي از حالات نامساعد مزاجي که بيشتر در مواقع ازدواج پيش مياد. 6- توتولي: زگيل. من واقعا ديگه نميدونم اين واژه از کجا اومده شرمنده!!!
4
1- الاي آکِله بيگيري: آکله به معني خوره. يعني الهي مرض خوره بگيري. 2- بادي يامان بيگيري ايشالله: اين دعا در مواقعي که کسي زياد داد و فرياد ميکند بکار ميرود. يامان از يمن مياد. باد يماني تبديل شده به باد يامان و آن مرضي باشد شبيه خناق که گلو باد ميکند و راه نفس بسته ميشود. در برخي مواقع يامان حذف مي شود و داريم الاي باد کني. 3- الاي بالا پر بِزِِني: يعني بال بال کني و بميري يه چيزي شبيه خروس. الهي جون بکني و بميري. 4- الاي سه قلي بودي: وقتي کسي يک مزه بيمزه ميندازه به جاي اينکه به طعنه بگن ماشالله چقدر تو خوشمزهاي ميگن ايشالله سه قلي (سه قلو) بودي يا به شکل مختصر شالّا سه قلي بودي. يعني يه قل کمه براي اينکه همچين مزههايي بريزه. در واقع نوعي تحقير پشت پرده داره. 5- تيري غيب بخوري ايشالله: معني واضح است اميدوارم هيچ وقت همچين تيري نخورين. 6- تيري اَجل خورده: در اين جمله دعايي فرض بر اين است که تير به شما اصابت کرده. 7- توپ تو شيکمد برد: در مواقعي که فردي زياد غذا بخورد بکار ميرود. از ديگر جملات دعايي مشابه ميتوان به الاي کارت بخوري (کارت همان کارد است قاعده تبديل د به ت) اشاره کرد. 8- الاي بُپُکي: الهي بترکي. تقريبا در هر موقعيتي به کار ميرود. نکته: دقت شود که اصولا در اصفهان (بد اصفهانياشون البته) نسبت جمله دعايي مثبت به جمله دعايي منفي تقريبا صفر است.
5 1- قورباغر: قورباغه. قاعده تبديل ه به ر. مثال ديگر مهتابي که ميشود مرتابي. 2- خرخاسِکي سه پلو: همان خرخاکي است و چون از هر طرف جلو عقب و پشت که نگاه کني قيافهاش يکسان است به آن سه پهلو گويند. 3- مالشتيمال: بالشت مار بوده و به سوسکهاي بزرگ و پهن گفته ميشود که با چند تبديل پيچيده و نادر شده مالشتيمال. قواعد بکار رفته: قاعده "ي" چسبان به مضاف 2- قاعده ر به ل 3- پديده نادر تبديل ب به م. مثالي ديگر از تبديل ب به م: اسب ميشود اسم. 4- مالمالِک يا مالمالي: مارمولک. قاعده تبديل ر به ل 5- پاختِر: ياکريم. حيواني خنگ شبيه کبوتر با بهره هوشي صفر
6 1- باخاجه: پدربزرگ يا مادربزرگ 2- بُسوره: پدر زن يا پدر شوهر 3- همريش: باجناق 4- ياد: جاري. نسبت همسر دو برادر 5- خارسو: مادر شوهر يا مادر زن. اين لغت براي من جالب بود. خارسو يعني خار چشم. الله اکبر!!!
7
1- دَراومِد گفت: برگشت گفت 2- قو نيميپِرِد: خيلي خلوته 3- خَبِريش نيست: چيزي حاليش نيست. چيزي بارش نيست. به اوضاع بد اقتصادي هم گفته ميشود. مثال اگر از يه اصفهاني بپرسند چه خبر از بازار؟ ميگه خبريش نيست ( مدت جواب 2 ثانيه). دقت شود که در يک جمله، يه مفهوم به اون بزرگي بيان شد. حالا اگه که اين سوال را از يه تهروني ميپرسيدي جواب ميشد: ببين ميدوني چيه الان با توجه به سياستاي جهاني و اين مالياتايي که دولت گذاشته و .... در آخر .. وضع فروش زياد خوب نيست.(مدت جواب 5 دقيقه) 4- کَمَري راوِس هَنو: هنوز نصف راهم نيومده 5- را نيميبِرِد: بلد نيست 6- مردي رِنديشه: خيلي آب زيرکاهه 7- سِگسارونه: شلوغه. متضاد قو نيميپِرِد. قاعده کلي: براي جاهاي شلوغ معمولا از واژه سگ و براي جاهاي خلوت از واژه قو استفاده ميشود. مثال: بيا از اون فلان خيابون بريم. جواب: اصلا و ابدا (بدون تنوين) فلان خيابون اين وقتي شب سِگسارونه 8- آغولياد واغليد: راحت شدي؟ حالا خوب شد. مثال: آغولياد واغوليد اينو گفتي؟ (براي بيان احساس دلخوري) به معني آبها از آسياب افتاد هم هست. مثال: تا آغولياش واغليد فکري رفتن به سرش زد. نوعي آسياب دروني. 9- اِدِراوادِرد ميکونم: ادراوادر به معني تيکه پاره. ادراوادرد ميکونم يعني ميکشمت. 10- برادون کشيدن: براتون آماده کردن. ولي در عمل وقتي استفاده ميشود که کسي ميخواهد به جايي برود که هيچ فايدهاي نداره. مثال. فرد تهروني: من ميخوام برم با فلان مسوول درباره اين مشکل صحبت کنم؟ مشاور اصفهاني: جَناب حتما اين کارو بوکونيد، اونجا برادون کشيدن. 11- دِرِزا چاق کردن: فرار کردن 12- جخ هم رسوندند: تازه پيدا کردند (بدون جخ هم بکار ميرود). مثال آقا جليلا اينا يه بِچه هم رسوندند. يعني يه بچه پيدا کردند، صاحب فرزند شدند. 13- بِلاگيري درو وُردن: شيطوني کردن. مثال: بِچه بلاگيري نکون. اسم فاعلش مي شه بِلازِده به معني شيطون. مثال: بِلازده هنچي نکون. 14- آدِمي نَيرز: آدم بيخود 15- وا ميدارم: وادار کردن. مثال: بووِر کن اِگه اين کار را کردي واميدارم علي اياقدا جا بيارد. ترجمه: باور کن اگه اين کارو کردي علي را وادارميکنم حسابتو برسه. 16- هوا کيــفس: هوا ابريه (کيف همون کيپ فرنگيه) 17- آيکي اونم: از اين گذشته. مثال: آيکي اونم مثلا ايشون برا ما چيکار کردن؟ 18- چه خبِر اَتِر؟: يعني همون چه خبر. هنوز براي من روشن نشده که اين اتر از کجا مياد و به چه معنيست؟ 19- هوا تيفونه: هوا طوفانيه (تايفون فرنگي) 20- دِ آره دِ: آره ديگه 21- سُک نزِن: ناخنک نزن، فضولي نکن، اذيت نکن. مثال: اينقد سُک نزن به اين جيگِّري من. يعني اينقدر منو اذيت نکن. 22- وَقّي کردس: رنگش پريده، رنگش رفته. مثال: اَُوي اين لباس زردرا درش بيار که وَقّي کردس به معناي بهت نمييادم بکار ميره. اَُوي اين لباس زردرا درش بيار که تو تَنِد وَقّي کردس واقعا زبان در تعريف برخي از اصطلاحات الکنه. 23- آدمي يه غازي: همون آدمي نيرز
8 سوالات 8 و 10 جز واحد عملي محسوب ميشوند.
91- يار مبارِک پولِکي عروسا اووردن زورِکي: کري خانواده داماد براي خانواده عروس در روز عروسي 2- خارسو بيشين رو فشفشه بزا عروسد خوشش باشه: کري خانواده عروس براي خانواده داماد در روز عروسي 3- جيگِّر جيگِرس ديگِّر ديگِرس: وقتي بخواي محبتتو نسبت به اوني که دوسش داري نشون بدي. 4- مثلي سِگي تاتوره خورده ميموند: مواقعي که کسي خيلي شلوغ پلوغ ميکنه و فعاليت داره. تاتوره گياهي است که هنگامي که سگ آن را ميخوره دل درد گرفته و هي دور خودش ميچرخه. 5- شبا به چراغسا روزا به غِلاغ: يعني طرف شبا بيداره و روزا ميخوابه. 6- اينقد کِريم پِشه بازي درنيار: وقتي کسي هي مزه بريزه. 7- قِرِشا قاشوق کردس: وقتي يه نفر شيک کرده بهش اينو ميگن.
11آقا با مد روي آ يعني شوهر آقا بدون مد يعني پدر مثال: سلام خُبين؟آـــقادون چيطورن؟با مد ميشه شوهرتون چطوره؟ سلام خُبين؟ راسي آقادون حالش چيطورس؟بدون مد ميشه باباتون چطوره؟
12
1- گِلي درخت: بالاي درخت 2- گِلي کوچا: در کوچه ها 3- گِلي هم: درهمو برهم 4- گِلي کوه: نوک کوه 13
اونِسّانيا: واژهاي متداول مابين اصفهانيهاي ساکن کره به معني اوناهاش. 1- اونسّانيا 2- اونسّانيشا 3- اونسّانيشونا (براي احترام) 4- اونسّاشا 4- ايناهانيشا 5- اينسّانيشا 6- اينسّاشا اگر اونسّانيا براي اشاره به انسان باشد ايناندا و ايناندشون و ايناندشونا را هم خواهيم داشت. و اما پاي ورق: 1- چندي پيش در اينترنت نامهاي با عنوان امتحان ميانترم ادبيات زبان اصفهاني دريافت کردم و چون کار زيبايي بود سعي کردم که ادامه داده شود. بنابرين تلاش شد که اين نوشته امتحان مانند بوده و ساختاري شبيه به امتحان ميانترم داشته باشد. 2- واژه هاي "بلکي، ادراوادر، بلاگيري درو وردن و آدمي نيرز" از مجموعه "لهجه شيرين اصفهاني" نوشته استاد اينجانب، آقاي امير باطني پور، که در سال 1384 به رشته تحرير در آمده، آورده شده است. 3- اين نوشته فقط براي هديه دادن لبخندي به شماست زيرا لبخند راه ورود به قلبهاست.

سلمان صباحی بهمن1387

هیچ نظری موجود نیست: