۱۳۹۰ اردیبهشت ۱۰, شنبه

مقایسه جالب و حقیقی ، بسیار خواندنی و فکرکردنی



بعد از جنگ جهانی و اشغال فرانسه توسط نیروهای آلمان برخی از مردم آنجا رفتارعجیبی
پیدا کردند.
 این عده نام فرزندان خود را هیتلر میگذارند.
برخی کار را از این هم فراتر برده و نام آنها را نوکرهیتلر و یا کنیز هیتلر
میگذارند. نصف این جماعت هنوز برج ایفل را ندیده اند ولی حتمآ میروند و دیوار برلین
را بازدید میکنند.


 با اینکه اصلا آلمانی بلد نیستند روزی چند مرتبه رو به دیوار برلین به زبان آلمانی
دعا میخوانند.
 آنهائیکه که بر اثر تجاوز ارتشیان آلمان به اجدادشان دورگه آلمانی فرانسوی شده
اند، یک شال اس اس به کمرشان میبندند تا همه بدانند که اینها از پدر آلمانی و بر
اثر تجاوز به دنیا آمده اند و البته به این امر افتخار هم میکنند.


 یک عکس از یک جوان خوشتیب و خوش هیکل را توی خانه اشان قاب کرده اند و میگویند این
عکس هیتلر است و به آن احترام میگذارند.
 هرچقدر هم دیگران عکس واقعی هیتلر را نشانشان میدهند، زیر بار نمیروند و میگویند
اصلا هیتلر سبیل نداشته


هروقت این ماجرا را برای آشنایان ایرانی مسلمان تعریف میکنم قاه قاه می خندند و می
گویند اینها چه آدمهای احمق و نادانی هستند.
 . دلشان شدید برای حماقت آنها میسوزد و به حالشان تاسف میخورند.


غافل از اینکه باید از خودشان به همان اندازه ....
  پرسید چرا؟ ببینید متن پایین چقدر به متن بالا شباهت دارد


بعد از حمله اعراب و اشغال ایران توسط سربازان عرب مردم ایران رفتارعجیبی پیدا کرده
اند. آنها نام فرزندان خود را علی و حسین میگذارند. برخی کار را از این هم فراتر
برده و نام آنها را غلامعلی و یا غلامحسین میگذارند. نصف این جماعت هنوز به شهرهای
دیدنی ایران سفر نکرده اند ولی حتمآ میروند و مکه و حرم امام رضا رو زیارت میکنند.


با اینکه اصلا عربی بلد نیستند روزی چند مرتبه رو به قبله به زبان عربی دعا
میخوانند. آنهائیکه که بر اثر تجاوز اعراب به اجدادشان دورگه عرب-ایرانی شده اند،
یک شال سبز به کمرشان میبندند تا همه بدانند که اینها سیدهستند و از پدر عرب و بر
اثر تجاوز به دنیا آمده اند و البته به سیدبودن افتخار هم میکنند.


یک عکس از یک جوان خوش قیافه با چشمهای درشت مژه های بلند مشکی و ابروهای برداشته
کمانی را توی خانه شان قاب کرده اند و میگویند این عکس حضرت علی است و به آن احترام
میگذارند. هرچقدر هم دیگران عکس واقعی علی را نشانشان میدهند، زیر بار نمیروند و
میگویند علی زیبا بود 

منشور محمود


منشور محمود
منم محمود!
رئيس جمهور رئيس جمهور ها
رئيس جمهور بزرگ
رئيس جمهور دادگر
رئيس جمهور ايران!
رئيس جمهور غزه!
رئيس جمهور لبنان!
رئيس جمهور سوريه!
رئيس جمهور عراق!
افغانستان! فلسطين! كومور! برنه! توگو! نيكاراگوئا! ونزوئلا! نيجريه! آنگولا! برونئي! اوگاندا! بوليوي! گابون! مالي! هائيتي! اتيوپي! مالديو! گينه! پرو! شيلي! و همه جاها
رئيس جمهور چهار گوشه جهان
در بارگاه نمايندگان ايران هاله نور بر سر نهاده بر تخت شهرياري نشسته ام
خداي بزرگ دل هاي پاك مردم متعهد ايران را متوجه من كرد زيرا من اورا ارجمند و گرامي داشتم
ارتش بزرگ من به آرامي وارد تهران شد
نگذاشتم رنج و آزاري به مردم اين شهر و سرزمين وارد آيد
ريشه بيكاري را كندم و به بدبختي هاي آنان پايان بخشيدم
من فرمان دادم كه هيچكس اهالي شهر را از هستي ساقط نكند، مگر آنكه فتنه گر باشد!
وقتي كه بنده با راي قاطع و ميليوني مردم خود بر تخت رياست جمهوري نشستم، دستور دادم تا يارانه ها را به مردم پرداخت كنند، و نظام ظالمانه سوبسيد را سرنگون كردم!
سايه ي ديو ارزاني را از سر مردم برداشتم!
فرمان دادم تمام نشرياتي را كه بسته اند رفع توقيف كنند تا هرچه كه مي خواهند بنويسند،
سپس چون ديدم قدر آزادي را نمي فهمند دستور دادم كه آن ها را ببندند و صاحبانشان را دست گيري كردم!
براي تمام سرزمين ها نامه فرستادم
چند بار در تالار ملل سخنراني كردم و با حرفهايم دنيا را تركوندم!
دل چند هسته را شكافتم اما آفتابي در آن ميان نديدم،
پس دستور دادم كه همچنان هسته ها را تا نتيجه مطلوب بشكافند!
همراهم اسفنديار!! به من گفت سرزمين هاي منزوي باز هم قطع نامه صادر كرده اند
و من نيز قطع نامه دان هاي آنان را به پارگي بشارت دادم!
بر مردم سهام عدالت ارزاني داشتم
صندوق ذخيره ارزي را خالي كردم و كشور را از اين معضل ديرين رهانيدم!
ممه ها را از لولو باز ستاندم و در جايگاهشان باز گرداندم تا هرروز برايم زندگاني بلند را آرزو كنند
اسنادش هم موجود است!!
مردم فقير چين را از بدبختي رهانيدم
و برادران لبنانی خود را اطعام كردم
من به همه سنت ها و رسوم كشور هاي زير فرمانم احترام مي گزارم به شرطي كه نخواهند آن را علني كنند
به آزادي بيان احترام گزاردم و محلي را به نام كهريزك براي اين كار اختصاص دادم كه تا مي توانند فرياد بزنند!
من جلوي گشت ارشاد را گرفتم و نگذاشتم كسي را به خاطر موها و لباسش بازداشت كنند
آخر مگر مشكل كشور اينه؟
اينه؟!!
شهر به شهر سفر كردم و داد مردم را ستاندم.
دستور دادم به طور مساوي سانديس و كيك به مشتاقان بدهند!
آزادي انديشه را ارج نهادم، گذاشتم هركس هر فكري دارد بكند و من هم كار خودم را كردم و حرف خودم را زدم!
كارهاي بزرگ كردم و رايحه ي خوش آن را به سرتاسر سرزمين ها پراكندم!!
و خيلي كار هاي ديگر كه نمي خواهم بگم!
بگم؟


۱۳۹۰ اردیبهشت ۵, دوشنبه

انشای دانش‌آموز دوم دبستان در مورد حيوانات


ما حیوانات را خیلی‌ دوست داریم.بابایمان هم همینطور.
ما هر روز در مورد حیوانات حرف می‌زنیم.بابایمان هم همینطور.
بابایمان همیشه وقتی ‌با ما حرف می‌زند از حیوانات هم یاد می‌کند.
 مثلا امروز بابایمان دوبار به ما گفت؛
 توله سگ مگه تو مشق نداری که نشستی پای تلوزیون؟
و هر وقت ما پول میخواهیم می گوید؛ کره خر مگه من نشستم سر گنج؟
چند روز پیش وقتی‌ ما با مامانمان و بابایمان رفتیم خونه عمه زهرا اینا
 یک تاکسی داشت می زد به پیکان بابایمان. بابایمان هم که آن
روی سگش آمده بود بالا به آقاهه گفت؛ مگه کوری گوساله؟
 آقاهه هم گفت؛ کور باباته یابو، پیاده می‌شم همچین می‌زنمت که
 به خر بگی‌ زن دایی، بابایمان هم گفت:برو بینیم بابا جوجه و عین قرقی
 پرید پایین ولی‌ آقاهه از بابایمان خیلی ‌گنده تر بود و بابایمان را مثل سگ کتک زد. بعدش مامانمان به بابایمان گفت؛ مگه کرم داری آخه خرس گنده؟
مجبوری عین خروس جنگی بپری به مردم؟
ما تلویزیون را هم که خیلی‌ حیوان نشان می‌دهد دوست می‌داریم،
البته علی‌آقا شوهر خاله مان می‌گوید که تلوزیون فقط شده راز بقا،
 قدیما که همش گربه و کوسه نشون می‌داد، حالا هم که یا اون
 مارمولک‌ها رونشون می ده یا این بوزینه رو که عین اسب
واسه ملت خالی‌می‌بنده.
ما فکر می‌کنیم که منظور علی‌ آقا کارتون پینوکیو باشه چون هم توش گربه نره داشت هم کوسه هم پینوکیو که دروغ می گفت.
فامیل های ما هم خیلی‌ حیوانات را دوست دارند،
پارسال در عروسی‌ منوچهر پسر خاله مان که رفت قاطی‌ مرغ ها،
شوهر خاله مان دو تا گوسفند آورد که ما با آن ها خیلی‌ بازی کردیم
 ولی‌ بعدش شوهر خاله مان همان وسط سرشان را برید!
 ما اولش خیلی‌ ترسیدیم ولی‌ بابایمان گفت چند تا
عروسی‌ برویم عادت می‌کنیم، البته گوسفندها هم چیزی نگفتند
و گذاشتند شوهر خاله‌مان سرشان را ببرد، حتما دردشان نیامد.ما
نفهمیدیم چطور دردشان نیامده چون یکبار در کامپیوتر داداشمان
 یک فیلم دیدیم که دوتا آقا که هی‌ می گفتند الله اکبر سر یک
 آقا رو که نمی‌گفت الله اکبر بریدند و اون آقاهه خیلی‌ دردش اومد.
 و ما تصمیم گرفتیم که همیشه بگیم الله اکبر که یک وقت کسی‌ سرما را نبرد.
ما نتیجه می گیریم که خیلی‌ خوب شد که ما در ایران به دنیا آمدیم
تا بتوانیم هر روز از اسم حیوانات که نعمت خداوند هستند استفاده کنیم و
آنها را در تلوزیون ببینیم در موردشان حرف بزنیم و عکس‌های آن ها را به دیوار بچسبانیم و به آن ها مهرورزی کنیم و نمی دانیم اگر در ایران به
دنیا نیامده بودیم چه غلطی باید می‌کردیم.
بر گرفته از فیس بوک مینا یغمایی

روز مرگم

روز مرگم، هر که شيون کند از دور و برم دور کنيد
همه را مســــت و خراب از مــــي انــــگور کنيـــــد

مزد غـسـال مرا سيــــر شــــرابــــــش بدهيد
مست مست از همه جا حـــال خرابش بدهيد

بر مزارم مــگــذاريــد بـيـــايد واعــــــظ
پـيــر ميخانه بخواند غــزلــي از حــــافـــظ

جاي تلقــيـن به بالاي سرم دف بـــزنيـــد
شاهدي رقص کند جمله شما کـــف بزنيد

روز مرگــم وسط سينه من چـــاک زنيـد
اندرون دل مــن يک قـلمه تـاک زنـيـــــــد

روي قــبـــرم بنويـسيــد وفــــادار برفـــت
آن جگر سوخته خسته از اين دار برفــــتت

شاعر:؟

۱۳۹۰ اردیبهشت ۳, شنبه

یا علی گفتن خامنه ای وقت تولد


آخوند سعیدی فرماید:
جناب رهبری وقت تولد
به آواز بلندی یاعلی گفت
پرید از مادرش بیرون و آنگاه
کلامش را بدون معطلی گفت
همه زین یاعلی گفتن به حیرت
که او فرمود: یا آل محمد
میان ونگ و ونگش، طفل نوزاد
عزاداری نموده سینه میزد
در اینجا جفت رهبر، در سخن شد
سرش را از رحم آورده بیرون
که عاشوراست امشب جان رهبر
بخوان روضه در این تشت پر از خون
نزد لب هیچ بر پستان مادر
همه حیران از این اعجوبه موجود
فزون شد حیرت ما زین حقیقت
که طفل یاعلی گو روزه هم بود
به وقت ختنه ی فرزانه رهبر
خودم آنجا سر دولش گرفتم
گرفتم بوسه ای اول ز عرضش
سپس یک بوسه از طولش گرفتم
چه سایزی داشت دولش، حیرت الله
سلام الله الا بر کیر و خایه
زبان من ببین با لوزه هایم
بدیدم در همین سایز است و مایه
سرش را چونکه با چاقو بریدند
معاذالله نیامد قطره ای خون
به جای یاعلی، آن طفل نوزاد
صدای یاحسین اش شد به گردون
--------هادی خرسندی

یا علی گفتن علی خامنه ای هنگام تولد

۱۳۹۰ فروردین ۲۶, جمعه

سلامتی و بهداشت


                                            
خلاصه:فشارخون بیماری است که این روزها گریبانگیر بسیاری از افراد است این بیماری اگر در حال کنترل و پیشگیری باشد خطر خاصی برای بیمار به وجود نمی آورد اما اگر به آن بی توجه باشید خطرات جبران نا پذیری مانند سکته مغزی را به همراه دارد.
شرح:
-    از تنقلات مضر به خصوص انواع چیپس و پفک به دلیل نمک و شوری فراوان آنها استفاده نکنید.
-    از مواد غذایی حاوی فیبر و به خصوص تهیه شده از گندم مانند ماکارونی بیشتر استفاده کنید.
-    از روغنهای حیوانی کمتر استفاده کرده و سعی کنید به جای آن از روغن ذرت ،روغن آفتابگردان و یا روغن زیتون استفاده کنید.
-    از مواد غذایی مانند سبزی با برگهای تیره رنگ،نان، حبوبات و غلات سبوس دار برای دریافت منیزیم کافی استفاده کنید.
-    استفاده از محصولات لبنی به خصوص شیر و ماست کم چرب را فراموش نکنید چون کلسیم نقش به سزایی در  کاهش فشار خون دارد.
-    استفاده از مواد غذایی دارای اسید های چرب مثل گوشت قرمز، لبنیات پر چرب، زرده تخم مرغ،کره، مارگارین و از این دست مواد غذایی تا جای ممکن کاهش دهید.
-    پیاده روی را هیچ وقت فراموش نکنید، پیاده روی نه تنها در کاهش فشار خون موثر است بلکه یکی از عوامل پیشگیری ابتلا به فشار خون نیز محسوب می شود.
-    ویتامین C در کاهش فشارخون بسیار موثر است، پس استفاده از میوه ها به خصوص میوه های نارنجی رنگ را در میان وعده های خود فراموش نکنید.
-    استفاده از ماهی و منابع غذایی دریایی را فراموش نکنید چون این مواد، منابعی غنی از امگا3 می باشند و امگا 3 فشارخون را به خوبی کاهش می دهد.
-    سدیم زیاد در افزایش فشار خون موثر است پس سعی کنید استفاده از سبزیجاتی که سدیم بالایی دارند مانند سفناج، کرفس، ریواس وشلغم را تا حد امکان کاهش دهید.

۱۳۹۰ فروردین ۲۵, پنجشنبه

علی پسر ابوطالب و کشتار ایرانیان

علی ابن ابیطالب و کشتار ایرانیان


علی خطا ب به مردم کوفه گفت: ای مردم کوفه، شما شوکت عجمان را ...برديد.
 (تاريخ طبری، جلد 6 ص 2208)
در زمان امام علی، مردم استخر چندين بار قيام کردند. علی در يکی از آن موارد

«عبدالله بن عباس» را در راس لشکری به آنجا گسيل داشت و شورش توده ها
را در سيل خون فرونشاند (فارسنامه ابن بلخی، ص 136). در مورد ديگر که
مردم استخر شوروش کردند، امام علی « زياد بن ابيه » که از خونخواری و
آدمکشی به انوشيروان دوم لقب گرفته بود به آنجا گسيل داشت تا به سرکوبی
اين قيام بپردازند. در مورد جنايات و کشتار مردم استخر توسط زياد بن ابيه
کتابها و روايت زيادی نوشته و نقل شده است(رجوع کنيد به کتاب
مروج الذهب، جلد دوم ص29).
• • در سال 39 هجری مردم فارس و کرمان نيز سر به شورش گذاشتند و

حکام ستمگر امام علی را از شهر خود بيرون کردند. امام علی مجددا
زياد بن ابيه را به آنجا گسيل داشت و لشکريان وی از هيچ جنايتی فروگذاری
نکردند. (تاريخ طبری، جلد 6، صفحه 2657 و يا فارسنامه، ص 136)
• • مردم خراسان نيز در زمان امام علی برای چندين بار قيام کردند و چون

چيزی نداشتند بعنوان باج و خراج بپردازند، از دين اسلام برگشته و به مقاومت
سخت و جانانه ای دست زدند. امام علی «جعده بن هبيره» را بسوی خراسان
فرستاد. او مردم نيشاپور را محاصره کرد تا مجبور به صلح شدند.
 ( تاريخ طبری، جلد 6، ص 2586 و فتوح البلدان ص 292)
• • در زمان امام علی مردم شهر ری نيز سر به طغيان برداشتند و از پرداخت

خراج خوداری کردند. امام علی، «ابوموسی» را با لشکری زياد به سرکوب
شورش فرستاد و امور آنجا را بحال نخستين برگرداند. ابوموسی پيش از اين
طغيان نيز، يکبار ديگر بدستور امام علی به جنگ مردم شهر ری گسيل شده بود.
(فتوح البلدان ص 150)
• • به روزگا ر خلافت علی بن ابی طالب، چون پايان سال 38 و آغاز

سال 39 بود، حارث بن سره عبدی، به فرمان علی لشکر به خراسان کشيد و
پيروز شد، غنيمت بسيار و بردهء بی شمار بدست آورد. تنها در يک روز، هزار
برده ميان يارانش تقسيم کرد. لکن سرانجام خود و يارانش، جز گروهی اندک، در
سرزمين قيقان (سرحد خراسان) کشته شد. (فتوح البلدان، بلاذری)
• • علی بن ابی طالب، عبدالرحمن بنی جز طائی را به سيستان فرستاد. لکن

حسکه حبطی وی را بکشت، پس علی فرمود: ببايد که چهار هزار تن از حبطيان
را به قتل رسانيم. وی را گفتند: حبطيان پانصد تن هم نشوند. (فتوح البلدان، بلاذری)
• • علی ولايت آذربايجان را نخست به سعيد بن ساريه خزاعی و سپس به

اشعث بن قيس داد. يکی از شيوخ آذربايجان نقل می کند که وليد بن عقبه همراه
با اشعث بن قيس به آذربايجان می آيند . و چون وليد آن ديار را ترک کرد ، مردم
آذربايجان قيام کردند. اشعث از وليد طلب ياری کرد و وليد برای ياری وی سپاهی از
 کوفه به در آنجا گسيل داشت. اشعث، حان به حان (حان= خانه به خانه) فتح کرد و
پيش رفت. و پس از فتح آذربايجان گروهی از تازيان اهل عطا را بياورد و در آنجای
ساکن ساخت و آنان را فرمان داد که مردم را به اسلام خوانند. (فتوح البلدان، بلاذری)
علی در کشتارهای جمعی
علی پس از پیروزی بر قبیله” بنی قریظه” تعداد 900 نفر از مردان
قبیله را در مقابل گو دالهایی که از پیش کنده بودند سر بریدند.

(تاریخ طبری. جلد 3 . صفحه 1088)
پیامبر بگفت تا در زمین گودالها بکندند و ” علی” و” زبیر” در حضور پیامبر

گردن انها را زدند. (تاریخ طبری .جلد 3. صفحه 1093)
کشتار خاندان “ازد”:
علی و یارانش در یک روز تعداد 2500 نفر از خاندان “ازد” را سر بریدند.

بنحوی که کسی زنده نماند تا دیگری را دلداری دهد.
(مروج الذهب . جلد اول . صفحه 729)
3- کشتار خوارج :
در نهم صفر سال 38 هجری در محلی واقع در دشت
نهروان جنگ خونینی بین لشگریان علی و خوارج روی داد که در
این جنگ در حدود 1800 نفر از خوارج بقتل رسیدند.
4- نبرد “لیله الحریر”:
علی در نبردی بنام “لیله الحریر” در حدود 500 تا 900 نفر را از دم تیغ گذراند.

 (منتهی الا مال . جلد 1. صفحه 153
5) عبدلله خررمی با 70 نفر از همراهانش از بيم جان به دژی پناه برد. به دستور

 امام علی، دژ به آتش کشيده شد که در جريان آن تمامی اين افراد زنده زنده در آتش
 سوختند؛ بطوری که بوی گوشت بريان شده اين انسانهای نگون بخت در هوا پخش
و مردم را آزار داد.
(علی مرزی نامتناهی، حس صدر، ص 199)
6 ) بعد از مرگ محمد ، عده ای از مردم قبايل از اسلام برگشتند از شادی مرگ

محمد به زنانشان فرمودند که دستان خود را حنا بگذارند.
( قصص النبيا نيشاپوری، ص 455) .
ابوبکر ، عمر و علی بفوريت دستور دادند که هر که از دين برگشته، گردن زنند و

 با آتش بسوزانند و زن و بچه اشان را به اسارت برند
(تاريخ طبری، جلد 4 ص 1379، 1380، 1394 ، 1407 و جلد 6 ،
ص ص 2420 و 2665) . در جريان اين کشتارها، شمشيرهای خالد ابن وليد
 و امام علی برنده تر از ديگران عمل کرد. تاريخ طبری درباره ی کشتارهای
« خالد بن وليد» می نويسد: " آنانکه دست رنگ کرده بودند و شادی و شعف در

اثر درگذشت پيامبر اسلام نشان داده بودند همه را بکشت و به آتش بسوخت و
فرمود تا سرهايشان گرد کنند و پايه ديگ کنند و آتش در تن های ايشان زد و همه
را بسوخت". همين کتاب در مورد نقش علی در سوزاندن اجساد مردم در جريان
اين کشتارها می نويسد: " علی تنهای آنان را در آتش سوزاند و خاکستر نمود."
(تاريخ طبری، جلد چهارم ص ص 1380 و 1464 و جلد ششم صفحات 2420 تا 2265)
علی بعنوان يک دژخيم
) شاعری بنام « حويرث بن نقيذ » که با سخنان شيوا و افشاگريانه ی خود موجبات

 اذيت و آزار محمد پيامبر خدا را برانگيخته و همچنين شتر دختران محمد، فاطمه و
ام کلثوم را رَم داده بود به فرمان محمد رسول خدا و توسط علی امام اول شعيان، در
جريان يک توطئه به قتل رسيد. (رجوع شود به تاريخ طبری ج 3 ص 1188 و
 سيره ابن هشام ج 2 ص 273)
2) پيرمردی بنام « مغيره » که از ترس محمد گريخته بود، بوسيله امام علی

دستگير و سر بريده شد. (دفتر زنان پيغمبر، عمادزاده  ص 316 و 317)
3) امام علی شاهرگ مردانی را بريد و بمانند مرغان نيم بسمل آنان را در بيابان

رها کرد تا با شکنجه بميرند. ( امام علی، عبدالفتاح، جلد 5، ص 27)
4) پس از شکست ائيل، محمد پيامبر اسلام به علی دستور داد که نضر پسر حارث

 را سر بريدند. همينطور در منطقه ای ديگر بنام الظيه از ميان اسرا، عتبه پسر
ابی معيظ بدستور محمد و بدست علی سر بريده شد. (دفتر منتهی الامال، جلد اول، ص 57)
5) مردی بنام عتبه که بخاطر عدم پخش مساوی غنائم بين لشکر اسلام به صورت

محمد تف کرده بود، بوسيله علی سر بريده شد. (تاريخ طبری، جلد 5، ص 1103)

قلهء بیلاخ



اينجا عسلويه است همانجا که فغان است

اهريمنِ خونخوارِ دغل صاحبِ کار است

اينجا سپهِ کارگر اندر قفسِ اردويِ کار است

کُمهای وليّان و فقيهان و وقيحان پُرِ گاز است

از کارگرِ بردۀ بی مُزد گُرسنه :

اين بيرق اسلام و همين بيضۀ اسلام همي گوزِ امام است !

از لولۀ پُر پيچ و شِکَن- قُلۀ پرديس

انگُشتِ وسط سوی خدا جای ' سلام ' است‬

زندگی با آیت الله گزارش مخصوص پانورامای بی بی سی 11 آوریل 2011