۱۳۸۹ آبان ۲۹, شنبه

عید قربان



عید قربان                                                         
ای ایرانی آیا میدانی که : روز عید قربان اعراب دقیقا مصادف است با 16 نوامبر 636 میلادی روز حمله آنان به سرزمین ایران و سربریدن ایرانبان(قربانی کردن) در راه الله (بت جاهلیت درون مکه) بوده است؟؟؟ به نوشته مسعودی در کتاب مروج الذهب، پیش از نبرد قادسیه (در پهلوی گد سیا، بچم تبر سیاه) در شبیخونهای تازیان به ایران، سردارانی چون مهران کشته شدند و در دو نوبت نزدیک به ده هزار سرباز ایرانی جان باختند. برعکس دروغهای امروزی (علی شریعتی و مرتضی مطهری و ناصرالدین صاحب الزمانی . . . ) مبنی بر کمتر بودن تعداد تازیان در برابر ایرانیان، مسعودی آورده که در قادسیه (ماه محرم سال ۱۴ هجری) شمار مسلمانان هشتادوهشت هزار و مشرکان [که ایرانیان باشند] شست هزار تن بود. در این نبرد سپهسالار رستم را سردارانی چون شیرآزاد (با کنیه پوران)، هرمز، بهمن جاذویه، بزرگمهر، هرمزان و نیرمران همراهی میکردند. "با آنکه شمار تازیان بیشتر بود اما صبحگاه روز بعد سواران مسلمان از شام (سوریه) برسیدند و کمک پیوسته می آمد و نیزه های سپاه، خورشید را پوشانده بود" [ترجمه ابوالقاسم پاینده، برگ ۶۷۰] سپاه کمکی عرب دستکم ششهزار تن بود. و باز برخلاف دروغهایی که از سوی معاصران شنیده و خوانده ایم، مسعودی نوشته است که سی هزار سرباز ایرانی داوطلبانه خود را با زنجیر و طناب به یکدیگر بسته بودند و "به نور و آتشکده ها قسم خورده بودند که از جا نروند تا فتح کنند یا کشته شوند. [مروج الذهب، ۶۷۵] این سی هزار دلاور همگی به همراه بهمن و رستم و بزرگمهر کشته شدند. سپهسالار رستم را وحشیانه شمشیر زدند و کالبدش را میان دست و پای استران افکندند. ده هزار گارد درفش کاویان نیز کشته شدند و این درفش که بهایش بیش از دو میلیون دینار بود به تاراج رفت. نبرد قادسیه را میتوان یکی از نبردهای مهم جهان بشمار آورد، و گزاف نیست که بگوئیم که نتیجه قادسیه نه تنها سیر تاریخی و سرنوشت ایران، بلکه خاورمیانه و جهان را تغیر داد. بدبختی های بیش از یکهزار و چهار صد ساله ایران و نیز جمهوری اسلامی از پسآمدهای آن نبرد میباشند. اگر در قادسیه ایرانیان از تازیان و دیگر هم پیمانانشان به ویژه خیانتکاران درونی شکست نمیخوردند، نه تنها امپراتوری اسلامی هرگز بوجود نمیامد، بلکه ایدئولوژی فراگیر و جهانی امروزه اسلامی که طاعونی برای بشریت شده است هم گریبانگیر جهان نمیشد.                                                    
        .................................
در فرهنگ والاگوهر ایران، هیچگاه جانوران را برای خرسندی الله یا موجودهای آسمانی کُشتار نمیکردند و بر روی فرش خون آنها به شادی و پایکوبی نمیپرداختند، زیرا اینچنین رسمی را آیین اهریمنان میپنداشتند. از اینرو ما ایرانیان «عید قربان» را جشن نمیدانیم، ونکه (بلکه) روز سوگواری و همدردی با چهارپایان زبان بسته میدانیم که کُرپانی (قربانی) یک رسم فرومایه و ددمنشانه میشوند. جشن مهرگان موشکافانه در برابر عيد قربان ایستاده است، چونکه مي بينيم كسي همچون اژیدهاک (ضحاك) از کُرپانی کردن (قرباني كردن) و رنج كشيدن آدم ها لذت مي برد و كساني چون فرانك و فريدون به کُرپاني كردن و رنج و درد كشيدن آدم ها پايان میدهند و جشن مهرگان یک شادي بُزرگ براي پايان دادن به فرهنگِ کُرپانی کردن (قرباني كردن) و درد و رنج آدم هاست. در عید قربان که مسلمانان چهارپایان سودمند را ددمنشانه برای الله کُشتار و کُرپانی میکنند، دُنباله رسمی است که آنها از دین میتراییسم رونوشت برداری کرده اند و در آن دین وجود داشته است. در گذشته کشاورزان و دهقانان آسیب فراوانی از این آیین میدیدند. زیرا پیروی از این رسم سبب کشتار گله ها و چهارپایان سودمند روستاییان میشُد، که سرمایه زندگی و ابزار کار آنها در کشتزارها و چراگاه ها بودند و این رسم آسیب اقتصادی فراوانی به آنها میزد. یکی از انگیزه هایِ خیزش اشو زرتشت در برابر بیدادگری های زمان، برچیدن این رسم ددمنشانه و فرومایه بود تا بار زندگی کشاورزان را کمتر کند و جان چهارپایان را پاس دارد. اکنون این رسم فرومایه بدست مسلمانان دنبال میشود. کُشتار چهارپایان شادی و پایکوبی بر فرش خون آنها جلوگاهِ ته دره و پایین ترین (سطح) اندیشه ای است که نه بر جان آدمی و نه جانِ چهارپایان ارزشی مینهد. 

۱ نظر:

payman گفت...

ajab??! mamnoon az nokteye jalebi ke goftid. bayad tarikh masoodi ro yekbar dige kamel bekhanam.