۱۳۹۰ دی ۱۸, یکشنبه

قطعنامه نده، «لَم یولَد» ما را بشنو!(هادی خرسندی)


«مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو»
تا بجنیم به خودم اجنبی آمد به درو
از همان روز که فریاد زدیم استقلال
رفت آزادی ما نیز برایش به گرو
دولت دین دم دروازه بفرما میزد
خدمت بی.پی و شل، شِورُن و توتال و اسو
شیخ کُد داد به آنها سر اجزاء نماز:
«مالک یوم» که گفتم همه حمله به جلو
به «ایاکَ» که رسیدم همگی آماده
«نَعبُدُ» چونکه بگویم همه باهم دِ بدو
«اِهدِنا» یک کُد خوبیست، هدایت بشوید
«مستقیم» است «صراط» و شده هنگام چپو
«غیرمغضوب» که گفتم بنشینید عقب
سرِ «اللهُ صمد» حمله کنید از سرِ نو
«لَم یَلد»: حرف حقوق بشر اینجا نزنی
قطعنامه نده، «لَم یولَد» ما را بشنو
«قُل هواللهِ احد» هست کُدِ: نوکرتیم
«فاتحه»: نفتکش آماده، بزن بار و برو
هارت و پورتی که همه مصرف داخل دارد
هیچ جدیش نگیر و بفرستش به اِگو
الذی شِورُن و انّا بریتیش پترولیوم
قربتاً داچ شل و لَم یَکن التکزاکو
الّذینَ همه ولکام علی الچاه النفت
المبارک، صلوات ختم کنین! یو. کن. گُو
دین ما مذهب ما داخل بشکه شد و رفت
حافظا غصه چه خوردی که گرفته ست الو:
«آتش زهد و ریا خرمن دین خواهد سوخت»
به درک! ما که نبودیم پی گندم و جو
فکر جنگ و خبر تنگۀ هرمز بگذار
تا که امشب چه نمایش بدهد مجریِ شُو
قبله امپریالیسم چو دیدی حافظ
برسان از طرف ما چه سلام و چه هلو

هیچ نظری موجود نیست: