آورده اند خواجه ای چشم چران و زن باز ،زنی زیبا در خیابان بدید وچونان همیشه قصد کرد تیکه ای بر او بیاندازد تا خود و دوستان به و جد آیند...
نزد زن شد و بگفتا: تو و همسر من به زیبایی یکسان باشید،
میل داریم تورا هم کام گیریم تا بدانیم کدام بهترید!
زن بگفتا: نیاز به این کار نباشد،از شوی من پرسش کنی
او خواهد گفت که من بهترم یا زن تو...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر