۱۳۹۸ مهر ۳۰, سه‌شنبه

۲۵ آذر روز مادر

مادر هم مادرهای قدیم!
 
در روز ۲۵ آذر ماه ۱۳۳۹ انجمن حمایت مادران و نوزادان از شاه  درخواست کرد که روز بیست و پنجم آذر ماه روزی که بنگاه حمایت مادران و نوزادان در سال ۱۳۱۹ به فرمان رضا شاه  بنیاد نهاده شد و آغاز به کار کرد به نام « روز مادر » برگزیده شود.
 این درخواست از سوی شاه ایران پذیرفته شد و در سال ۱۳۳۹ نخستین آیین روز مادر انجام یافت و از آن پس روز ۲۵ آذر ماه روز بزرگداشت مادران ایران با اجرای آیین‌های گوناگون در سراسر کشور جشن گرفته شد.
در جمهوری اسلامی روز تولد فاطمه دختر محمد تازی بچه باز که اصلاً هم مشخص نیست که آیا براستی در چنین روزی تولدش هست یا نه را روز مادر نامگذاری کرده اند!
اما از اینها که بگذریم آیا مادران امروز مانند مادران دیروزند و آیا براستی همه مادران همانطور که همیشه ازشان تعریف شده،  هستند و یا نه بعضی مادران خوبند،  بعضی بد،  بعضی عالی اند و بعضی بسیار بد؟ 
در کتابهای دبستانی زمان ما شعری از ایرج میرزا بود بدین مضمون:

گویند مرا چو زاد مادر
پستان به دهن گرفتن آموخت
شب ها بَرِ گاهواره ی من
بیدار نشست و خفتن آموخت
دستم بگرفت و پا به پا برد
تا شیوه ی راه رفتن آموخت
یک حرف و دو حرف بر زبانم
الفاظ نهاد و گفتن اموخت
لبخند نهاد بر لب من
بر غنچه یِ گل شکفتن آموخت
پس هستی من ز هستی اوست
تا هستم و هست دارمش دوست
=====
 
و اما مادرهای امروزی!
..........

گویند مرا چو زاد مادر
روی کاناپه لمیدن آموخت
شبها بر ماهواره تا صبح
بنشست و کلیپ دیدن آموخت 
بر چهره سبوس و ماست مالید
تا شیوه ی خوشگلیدن آموخت
بنمود تتو دو ابروی خویش
تا رسم کمان کشیدن آموخت
هر ماه برفت نزد جراح
آیین چروک چیدن آموخت
دستم بگرفت و برد بازار
همواره طلا خریدن آموخت
با قوم خودش همیشه پیوند
ازقوم پدر بریدن آموخت
آسوده نشست و با اس ام اس
جکهای خفن چتیدن آموخت
چون سوخت غذای ما شب و روز
از پیک مدد رسیدن آموخت
چون مادر من چنین بیاموخت
تا هستم و هست دارمش دوست!!
❊❊❊❊❊



۱۳۹۸ مهر ۱۵, دوشنبه

سفر به مریخ



اگر بار گران هستیم می ریم
اگر نامهربان هستیم می ریم
شما در کره یِ خاکی بمانید
که ما مریخیان هستیم و می ریم
=====
دوستان من با اجازه شما سروران گرامیم، ۹ماه دیگر یعنی در جولای ۲۰۲۰ به همراه دو پسرم عازم مریخ هستیم و اگر بدی و نا سپاسی و یا بی ادبی و یا هر حرکت غیر معقول دیگری که از من سر زده، مرا به بزرگی خودتان ببخشید!
عکس بوردینگ کارتم را هم که از طرف ناسا صادر شده در زیر میتوانید مشاهده کنید.
در جولای سال آینده میلادی از پایگاه نیروی هوایی فلوریدا به مریخ سفر میکنیم، راه زیادی نیست، فقط پانصد و چهار میلیون و ششصد و شصت و هشت هزار و هفتصد و نود و یک کیلومتر است، ۵۰۴۶۶۸۷۹۱ کیلو متر.
مدتها بود که با ناسا کلنجار می رفتیم، ناسا من و دو پسرم را به همراه چند تا دختر دیگر که منتخب ناسا بوده اند میخواهد به فضا بفرستد برای تخم گیری و از آنجایی که مأموران ناسا دریافته بودند که من و پسرانم از نژاد پاک «بی ریایی» هستیم تصمیم گرفته بودند که در مریخ نژاد پاک «بی ریایی» را تولید و تکثیر کنند، اما من به آنها میگفتم که من بدون ویسکی با یخ و وُدکا و ماست و خیار نمیتوانم در جایی زندگی کنم!
نهایتاً قرار بر این شد که برای مصرف بیست سال وُدکا و ویسکی به آنجا بیاورند تا در آینده بتوانیم خودمان به یاری پروردگار و همت تولیدات انسانی مان در آنجا اولین کارخانه تولیدات نوشابه های الکلی را در مریخ تأسیس کنیم.
برای حل مسئله ماست و خیار هم عهد کردند که یک مینی گُلخانه در آنجا برای تولید خیار درست کنند و ماست را هم از شیر همان دخترانی که برای تخم گیری به مارس آورده می شوند درست میکنیم و یخ هم که در مارس به وفور پیدا شده! 😂😂😂
بله دوستان!
مشکلی نیست که آسان نشود
مرد باید که هراسان نشود!
یاد روانشاد سهراب سپهری افتادم که فکر کنم در شعر پای صدای آب بود
که می گفت:
فکر بوئیدن گل در کره ای دیگر!
ای کاش زنده می بود سهراب و مشاهده میکرد که یکی از هم استانیهایش بهمراه دو پسرش ویسکی و وُدکا با ماست خیار، آن هم چه ماستی در کره ای دیگر می نوشند!
درود بر همه شما سروران عزیزم
ارادتمند علی بی ستاره
اسلو،
هفتم اکتبر ۲۰۱۹
❊❊❊❊❊