۱۳۸۹ دی ۳۰, پنجشنبه

ديدگاه مطهری

دیدگاه مطهری در باره فرهنگ ایران و زبان پارسی
پرداختن به فرهنگ ِ ايرانی ، زبان ِ فارسی و شاهنامه‌ فردوسی خدمت است يا خيانت؟! 
"پاسخ" به اين پرسش ( بدون هرگونه شرح و تفسيري ) در اين جا به نظر شما می رسد
 بخوانيد و   داوري‌ كنيد ↓ 
زنده‌ کردن‌ لغات‌ فارسی‌ باستانی‌ ، برگشت‌ از تعالیم‌ قرآن‌ است‌ 

انجمن‌ و مؤسّسه‌ای‌ بود برای‌ این‌ امور که‌ با وزارت‌ معارف‌ و فرهنگ‌ رابطه‌ داشت‌ و برای‌ از بین‌ بردن‌ لغات‌ عربی‌ و فرهنگ‌ اسلام‌ نهایت‌ سعی‌ و کوشش‌ را داشتند و در اداره‌ فرهنگستانی‌ که‌ پشت‌ مدرسه سپهسالار بود ، برای‌ این‌ موضوع‌ مال‌‌ ملّت‌ بیچاره‌ را می‌خوردند و می‌بردند . نام‌  قبرستان‌ را گورستان‌ ، اجتماع‌ را گردهمایی ‌، جمعه‌ را آدینه‌ و وسائل‌ ارتباط‌ جمعی‌ را رسانه‌های‌ گروهی ‌، ...
اینها همه‌ برای‌ دور کردن‌ مردم‌ از لغات‌ قرآن‌ است‌ . برای‌ قطع‌ رابطه‌ و بریدن‌ با نهج‌ البلاغه‌ است ‌. برای‌ عدم‌ آشنایی‌ مردم‌ به‌ جمعه‌ و جماعت‌ است ‌. برداشتن‌ «طاء» از کلمات‌ و به جای‌ آن‌ «تاء» نهادن‌ ، مانند تبدیل‌ کتابت‌ لفظ‌ طهران‌ به‌ تهران‌ روی‌ همین‌ زمینه‌ است‌ ...
برای‌ ریاضیات‌ از جبر و حساب‌ استدلالی‌ و فیزیک‌ و شیمی‌ در نمره‌ی امتحانی‌ ضریب‌ می‌گذارند و برای‌ عربی‌ نه‌ تنها ضریب‌ نمی‌گذارند ، آن قدر آن را بدون‌ اهمّیت‌ و در درجه‌ پست‌ می‌گذارند که‌ وجود و عدمش‌ مساوی‌ 
می‌باشد .... 

این همه‌ سر و صدا برای‌ عظمت‌ فردوسی‌ و جشنواره‌ و هزاره‌ و ساختن‌ مقبره و دعوت‌ خارجیان‌ از تمام‌ کشورها برای‌ احیاء شاهنامه و تجلیل‌ و تکریم‌ از این‌ مرد خاسر زیان‌ بُرده‌ی تهیدست‌ برای‌ چیست‌ ؟!
 برای‌ آن است‌ که‌ در برابر لغت‌ قرآن‌ و زبان‌ عرب‌ که‌ زبان‌ اسلام‌ و زبان‌ رسول‌ الله‌ است ‌، سی سال‌ عمر خود را به‌ عشق‌ دینارهای‌ سلتان!‌ محمود غزنوی‌ به‌ باد داده‌ و شاهنامه‌ افسانه‌ای‌ را گرد آورده‌ است
تبلیغات‌ برای‌ فردوسی‌ و شاهنامه‌ ، تبلیغات‌ علیه‌ اسلام‌ است ‌. فردوسی‌ با شاهنامه‌ افسانه‌ای‌ خود که‌ کتاب‌ شعر ( یعنی‌ تخیلات‌ و پندارهای‌ شاعرانه‌ ) است‌ خواست‌ باطلی‌ را در مقابل‌ قرآن‌ عَلم‌ کند و موهومی‌ را در برابر یقین‌ برسر پا دارد . خداوند وی‌ را به‌ جزای‌ خودش‌ در دنیا رسانید و از عاقبتش‌ در آخرت‌ خبر نداریم ‌. خودش‌ می‌گوید :
بسی‌ رنج‌ بردم‌ در این‌ سال‌ سی /
 عجم‌ زنده‌ کردم‌ بدین‌ پارسی‌ /
چو از دست‌ دادند گنج‌ مرا /
نبد حاصلی‌ دسترنج‌ مرا/
ما در زمان‌ خود هر کس‌ را دیدیم‌ که‌ خواست‌ عجم‌ را در برابر اسلام‌ عَلم‌ کند و لغت‌ پارسی‌ را در برابر قرآن‌ بنهد ، با ذلّت‌ و مسکنتی‌ عجیب‌ جان‌ داده‌ است‌. فَاعْتَبِرُوا یا أُولِی‌ الابْصَار!
برگرفته از کتاب ِ نور ِ ملکوت ِ قرآن
تالیف آیت الله مُطهّری/ جلد چهارم / بخش ِ ششم  
متن کتاب:

هیچ نظری موجود نیست: