۱۳۹۱ مرداد ۴, چهارشنبه

وصيت خر


 وصيت خر هنگام مرك به فرزندانش:  سر يك مشت علف دعوا نكنيد. با گورخرها مهربان باشيد آنها پسر عموهايتان هستند. تركهاهيج نسبتی با ما ندارند الكی خودشان را به ما چسبانده اند ما اصليتمون تهرانيه!

بسیجیه میره دکتر به دکتر میگه آقای دکتر چرا هیچکی منو آدم حساب نمیکنه؟ دکتر میگه نفربعدی
پرتاب شهاب سنگ از آسمان ها دلیل محکمی برای وجود لرها در کرات دیگر است!
اصفهانیه ماشين تخليه فاضلاب ميخره پشتش مينويسه چشم اميد ما به كون شماست!
بچه هه از مامانش میپرسه: مامان؛ امام خمینی توی دریا غرق شد و مرد؟ مامانش میگه: نه عزیزم! بچه میپرسه: پس چرا سالگردش که میشه همه ی مردم میرن شمال؟
یک پایین شهری میپرسن زن ذلیلی یعنی چی میگه همونی که بالا شهری ها بهش میگن تفاهم
بچه غضنفر
از باباش میپرسه؛ چرا چشمای گربه در تاریکی برق میزنه ولی چشمای الاغ نه ؟ باباش میگه اگر اینطوری بود که پایگاه های بسیج می شد لاس وگاس!
بسیجیه با لباس تو رودخونه شنا میکرده؛ میگن :چیکار میکنی؟ میگه : لباسامو میشورم ... میگن : ماشین لباسشویی تو خونه ندارین؟ میگه : داریم؛ ولی وقتی میرم اون تو؛ سرم گیج میره
غضنفر سوار اتوبوس ميشه بغلش يه زن ميشينه زنه ميشينه رو كت غضنفر .-.غضنفر به زنه ميگه خانوم كونتون رو از رو كتم برداريد زنه ميگه بي تربيت بگو باسن بعد از 5 دقيقه دوباره زنه كونش رو ميذاره رو كت غضنفر ، غضنفر 5 دقيقه با خودش كلنجار ميره يادش نمياد كه زنه چی بهش گفت، رو ميكنه به زنه ميگه خانوم ببخشيد اسم كونتون چی بود!!؟
اگر در مشاجره با يه لر، لر فرار کرد شما هم فرار کنيد چون رفته سنگ بياره

بسیجیه میره عیادت مادر زنش،میگه: 
بهتری...؟
مادر زنه میگه:
تبم قطع شده ولی‌ گردنم هنوز درد می‌کنه...
بسیجیه میگه:
انشاا لله اونم قطع می‌شه!





هیچ نظری موجود نیست: