۱۳۹۱ آذر ۸, چهارشنبه

صورتکها/ دیدار با نصرت کریمی/ روایت/ ناصر زراعتی

كريم خان زند




بيست و هفتم نوامبر سال 1770 ميلادي كريم خان زند، در عمارتي در شيراز كه امروز موزه پارس ناميده مي شود، فرستاده روسيه را پذيرفت تا پيام تزار روسيه را به فرمانرواي ايران برساند. سفير تزار خبر پيروزي روسيه بر عثماني را در جنگ دريايي به اطلاع خان رسانيد و تمايل تزار را به داشتن روابط دوستانه و اتحاد با وي اعلام داشت.

كريم خان ابرو در هم كشيد و خطاب به سفير تزار گفت كه شكست ملت ديگر ما را شاد نمي كند در صورتیكه كريم خان در هر دو جنگ خود با عثماني بر سر بصره پيروز شده بود. وي علاوه بر دور ساختن عثماني از منطقه بصره، هلندي ها را هم از خارك و جزاير اطراف آن اخراج كرده بود.


كريم خان نسبت به امنيت خليج فارس و خوزستان حساس بود.


سفير تزار (طبق نوشته هاي به جاي مانده از او، به قلم خودش) اضافه كرده بود كه كريم خان با همه رهبراني كه ديده، درباره آنان شنيده و در كتب تاريخ خوانده است فرق دارد، زيرا كه خودش را يك تبعه عادي مانند ساير مردم مي داند، مردي است به غايت فروتن و بدون هرگونه افاده؛ و ديدار با او تشريفات ندارد.


کريم خان از يك نژاد خالص ايراني (لر) بود و از ديدن شادي مردم شاد مي شد و براي شاد كردن شيرازي ها از جيب خودش به نوازندگان پول مي داد كه در ميدان هاي شهر ساز بزنند.


كريم خان كه رييس طايفه زند از مردم لُر ـ بختياري و يكي از ژنرالهاي ارتش نادرشاه بود؛ پس از قتل نادر (دهم ژوئن 1747 در يك كودتاي نظامي در قوچان)، در سخت ترين شرايط تصميم گرفت مانع از هم گسيختگي ايران شود؛ كريم خان با ده سال تلاش يكايك مدعيان فروپاشی ایران را سركوب و يا غير فعال كرد،او با اینکه بناي كاخ گلستان را در تهران آغاز كرده بود، شهر شيراز را پايتخت كشور قرار داد تا بازگشتي به عهد باستان و در مجاورت تخت جمشيد باشد.
وي با ايجاد يك نظام اداري ـ قضايي كارآمد آرامشي را به ايران بازگردانيد كه قرنها روي آن را به خود نديده بود.
كريم خان در طول 30 سال زمامداري اش به عمران و آباداني فراوان دست زد. تجارت را تشويق و ماليات كارگران و كشاورزان را لغو كرد. بناهاي مسجد و بازار وكيل و حافظيه و آرامگاه سعدي از كارهاي اوست. وي در كرمان نيز دست به عمران زد و به همين سبب كرماني ها لطفعلي خان نوه وي را در روزهاي سخت در پناه خود قرار دادند كه گرفتار شقاوت و بيرحمي دشمن او آغامحمدخان قاجار قرار گرفته بود.
See Translation


فایل صوتی کشف شده از جلسه مداحان اهل بیت+18

۱۳۹۱ آذر ۵, یکشنبه

آیه۳۲،سوره شورا

دوستان مسلمانم، برای لحظه ای وجدان خود را قاضی کنید؛ آیا این دانش الله است ؟؟؟؟
آیا این سخن و منطق یک آفریدگار است یا حرف یک بیابانگرد کلاهبرداری است که در بیابان , کشتی را از دور دیده باشد؟؟؟؟
 هموطن مسلمان و عزیزم،خواهش می کنم برای لحظه ای فکر کن، این آیه قرآن را ببین ، در آن نوشته شده است:
(آیه٣٢سُوۡرَةُ الشّوریٰ )( از نشانه های‌ الله‌ کشتی ها است در دریا ، مانند پرچم در دریا در حرکتند
= وَمِنۡ ءَايَـٰتِهِ ٱلۡجَوَارِفِى ٱلۡبَحۡرِ كَٱلۡأَعۡلَـٰمِ ) ( اگر الله بخواهد باد را بی حرکت می کند تا کشتی ها نتوانند حرکت کنند... = إِِن يَشَأۡ يُسۡكِنِ ٱلرِّيحَ فَيَظۡلَلۡنَ رَوَاكِدَ عَلَىٰ ظَهۡرِهِۦۤ‌..... (آیه٣٣سُوۡرَةُ الشّوریٰ )
 اگر الله (یعنی خود محمد) کشتی های موتور دار و زیر دریایی های با سوخت اتمی کافران را که برای حرکت نیاز به باد ندارند را می دید در ناباوری اینکه هنوز بسیاری اسیر بزرگترین کلاهبردار (یعنی خودش) و دروغ هایی بنام اسلام هستند به حرف خود نمی خندید؟؟!!
خواهش می کنم برای لحظه ای فکر کن، این آیه قرآن را ببین ، در آن نوشته شده است:
 (سوره النّحل آیه79)أَلَمْ يَرَوْا إِلَى الطَّيْرِ مُسَخَّرَاتٍ فِي جَوِّ السَّمَاءِ مَا يُمْسِكُهُنَّ إِلَّا اللَّهُ= آیا نمی بینید پرندگان; آسمان را تسخیرکرده اند هیچکس غیراز الله نمی تواند پرندگان را در آسمان نگاه دارد)
 اگر الله (یعنی خود محمد) امروزه هواپیماها و سفینه های فضاپیمای کافران را می دید به حرف خود نمی خندید؟؟!!!




رئیس قبیله ماسایی گومبا..


۱۳۹۱ آبان ۳۰, سه‌شنبه

همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی

همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی 
چه زیان تو را که من هم برسم به آرزویی؟!
به کسی جمال خود را ننموده ای و بینم
همه جا به هر زبانی، بود از تو گفت وگویی!
غم و درد و رنج و محنت همه مستعد قتلم
تو بِبُر سر از تن من، بِبَر از میانه گویی!
به ره تو بس که نالم، زغم تو بس که مویم
شده ام ز ناله، نالی، شده ام ز مویه، مویی
همه خوشدل این که مطرب بزند به تار، چنگی
من از آن خوشم که چنگی بزنم به تار مویی!
چه شود که راه یابد سوی آب، تشنه کامی؟
 چه شود که کام جوید ز لب تو، کامجویی؟
 شود اینکه از ترحّم، دمی ای سحاب رحمت!
من خشک لب هم آخر ز تو تر کنم گلویی؟!
بشکست اگر دل من، به فدای چشم مستت!
سرِ خُمّ ِمی سلامت، شکند اگر سبویی
همه موسم تفرّج، به چمن روند و صحرا
تو قدم به چشم من نه، بنشین کنار جویی
نه به باغ ره دهندم، که گلی به کام بویم
نه دماغ این که از گل شنوم به کام، بویی
ز چه شیخ پاکدامن، سوی مسجدم بخواند؟!
رخ شیخ و سجده گاهی، سر ما و خاک کویی
بنموده تیره روزم، ستم سیاه چشمی
بنموده مو سپیدم، صنم سپید رویی!
نظری به سوی (رضوانی) دردمند مسکین
که به جز درت، امیدش نبود به هیچ سویی

فصیح الزمان شیرازی(رضوانی)

۱۳۹۱ آبان ۲۷, شنبه

چهره واقعی علی






جنایت های علی به روایت تاریخ مستند. بخوانید
دوستان لطفاً با من جنگ نکنید اسناد طبق کتاب نویسندگان
معتبر اسلامی و تاریخ طبری برداشت شده.
این عکس واقعی از موزه لوور پاریس هست و تاریخ جنایت علی نیز بر اساس 
مستندات همه کتاب ها بویژه تاریخ معتبر طبری نوشته شده اگر مانند آخوندها بی
منطق و تروریست هستید با شما بحثی نیست. اگر منطق دارید پس بپذیرید.آیا می دانستید
 قتال العرب همان علی است؟علی بن ابی طالب آنقدر آدم کشته است که در بین خود اعراب
به “قتال العرب” یعنی“قاتل عربها” معروف است.
چه در زمان زندگی محمد و چه پس از به قدرت رسیدنش حتی لحظه ای از جنگ و
کشتار دست برنداشت.
تصاویر علی بن ابی طالب که آخوندها تلاش دارند تا به خورد مردم بدهند:
تصاویر واقعی از علی بن ابی طالب که در موزه های معتبر دنیا نگهداری می شوند:
اين نقاشي منسوب به يک راهب مسيحی است
که با روايت تاريخی طبری از شمايل وی تطابق کامل دارد
علی پس از پیروزی بر قبیله” بنی قریظه” تعداد 900 نفر از مردان قبیله را در مقابل 
گو دالهایی که از پیش کنده بودند سر 
بریدند. (تاریخ طبری. جلد 3 . صفحه 1088)
پیامبر بگفت تا در زمین گودالها بکندند و ” علی” و” زبیر” در حضور پیامبر گردن 
انها را زدند. (تاریخ طبری .جلد 3. صفحه 1093)
2- کشتار خاندان “ازد”:
علی و یارانش در یک روز تعداد 2500 نفر از خاندان “ازد” را سر بریدند.بنحوی که 
کسی زنده نماند تا دیگری را دلداری دهد. 
(مروج الذهب . جلد اول . صفحه 729)
3- کشتار خوارج :
در نهم صفر سال 38 هجری در محلی واقع در دشت نهروان جنگ خونینی بین 
لشگریان علی و خوارج روی داد که در این جنگ در حدود 1800 نفر از خوارج
بقتل رسیدند.
4- نبرد “لیله الحریر”:
علی در نبردی بنام “لیله الحریر” در حدود 500 تا 900 نفر را از دم تیغ گذراند. 
(منتهی الا مال . جلد 1. صفحه 153)
5- کشتار” عبدالله خرمی و یارانش” :
عبدالله خرمی و 70 تن از یارانش از بیم جان به قلعه ای پناه برد.به دستور علی
قلعه به آتش کشیده شد که در جریان آن تمامی این افراد در آتش سوختند بطوری
که بوی گوشت بریان شده آنها آنچنان در هوا پخش شده بود که مردم را آزار می داد.
(علی مرز نامتناهی . صفحه 199)
6- کشتار کسانی که بعد از فوت محمد از دین اسلام برگشتند:
آنانکه دست رنگ کرده بودند و شادی و شعف در اثر در گذشت محمد نشان داده بودند
” علی” و” خالد بن ولید” همه را بکشتند و اجسادشان را در آتش سوزاندند.
(تاریخ طبری .جلد 4 . صفحات 1380.1464) (تاریخ طبری .جلد 6.صفحات 2420.2265)
نقش علی در ترور مخالفان :
1- ترور شاعری بنام” حویرث بن نقیذ”:
وی شتر دختران محمد “فاطمه” و “ام کلثوم” را رم داده بود به فرمان حضرت محمد و
توسط علی در جریان یک تو طئه به قتل رسید. (سیره ابن هشام .جلد 2. صفحه 273)
2- سر بریدن” مغیره” :
پیر مردی بنام “مغیره” که پس از فتح مکه از ترس محمد گریخته بود بوسیله علی دستگیر
و سر بریده شد. (زنان پیغمبر . صفحه 316)
3- علی شاهرگ مردانی را برید و بمانند مرغان نیم بسمل آنان را در بیابان رها کرد تا با
شکنجه بمیرند. (امام علی . عبدالفتاح . جلد 5. صفحه 27)
4- سر بریدن “نضر” و “عتبه” :
پس از شکست” ائیل” محمد به علی دستور داد که “نضر” پسر” حارث” را سر ببرد.
همینطور در منطقه ای دیگر بنام “الظیه” از میان اسرا “عتبه” پسر” ابی معیظ ” 
بدستور محمد و بدست علی سر بریده شد. (منتهی الامال . جلد 1.صفحه 57)
5- سر بریدن “عتبه” :
مردی بنام “عتبه” که بخاطر عدم پخش مساوی غنایم بین لشکریان اسلام به صورت
محمد تف کرده بود بوسیله علی سر بریده شد. (تاریخ طبری . جلد 5 .صفحه 1103)
در زمان امام علی، مردم استخر چندین بار قیام کردند. امام علی در یکی از آن موارد 
«عبدالله بن عباس» را در راس لشکری به آنجا گسیل داشت و شورش تودهها را در 
سیل خون فرونشاند (فارسنامه ابن بلخی،ص 136). در مورد دیگر که مردم استخر 
شورش کردند، امام علی «زیادبن ابیه» که از خونخواری و آدمکشی به انوشیروان
دوم لقب گرفته بود به آنجا گسیل داشت تا به سرکوبی این قیام بپردازند.
در مورد جنایات و کشتار مردم استخر توسط زیادبن ابیه کتابها و روایات زیادی نوشته و
نقل شده است(روجوع کنید به کتاب مروج الذهب،جلد دوم ص 29).
- در سال 39 هجری مردم فارس و کرمان نیز سر به شورش گذاشتند و حکام ستمگر
امام علی را از شهر خود بیرون کردند. امام علی مجددا زیادابن ابیه را به آنجا گسیل
داشت و لشکریان وی از هیچ جنایتی فروگذاری نکردند. 
(تاریخ طبری، جلد 6، ص 2657 و یا فارسنامه، ص 136)
- مردم خراسان نیز در زمان امام علی برای چندین بار قیام کردند و چون چیزی نداشتند
به عنوان باج و خراج بپردازند، از دین اسلام برگشته و به مقاومت سخت و جانانه ای
دست زدند. امام علی «جعدبن هبیره» را بسوی خراسان فرستاد. او مردم نیشابو 
را محاصره کرد تا مجبور به صلح شدند. 
(تاریخ طبری، جلد 6، ص 2586 و فتوح البلدان ص 292)
- در زمان امام علی مردم شهر ری نیز سر به طغیان برداشتند و از پرداخت خراج
خودداری کردند. امام علی، «ابوموسی» را با لشکری زیاد به سرکوب شورش فرستاد
و امور آنجا را بحال نخستین برگرداند. ابوموسی پیش از این طغیان نیز، یکبار دیگر 
بدستور امام علی به جنگ مردم شهر ری گسیل شده بود. (فوتوح البلدان ص 150)
- به روزگار خلافت علی بن ابی طالب، چون پایان سال 38 و آغاز سال 39 بود، 
حارث بن سره عبدی، به فرمان علی لشکر به خراسان کشید و پیروز شد،غنیمت بسیار
و برده ی بی شمار بدست آوردند. تنها در یک روز، هزار برده میان یارانش تقسیم کرد. 
لاکن سرانجام خود و یارانش، جز گروهی اندک، در سرزمین قیقان (سر حد خراسان)
کشته شد. (فتوح البلدان، بلاذری)
- علی بن ابی طالب، عبدالرحمان بنی جز طائی را به سیسستان فرستاد. لکن حسکه حبطی
وی را بکشت،پس علی فرمود: بیاید که چهار هزار تن از حبطیان را به قتل رسانیم.
وی را گفتند: حبطیان پانصد تن هم نشوند. (فتوح البلدان، بلاذری)
- علی ولایت آذربایجان را نخست به سعید بن ساریه خزاعی و سپس به اشعث بن قیس داد.
یکی از شیوخ آذربایجان نقل می کند که ولیدبن عقبه همراه با اشعث از ولید طلب یاری 
می کرد و ولد برای یاری وی سپاهی از کوفه به آنجا گسیل داشت. اشعث، حان به حان 
(حان= خانه به خانه)فتح کرد و پیش رفت. و پس از فتح آذربایجان گروهی از تازیان اهل
عطا را بیاورد و در آنجای ساکن ساخت و آنان را فرمان داد که مردم را به اسلام خوانند.
فتوح البلدان، بلاذریدر پایان برای آنکه علی را بهتر بشناسید
علی دختر 7 ساله اش را بنام ام کلثوم به عمر 57 ساله هدیه داد.
این کار کثیف میان مسلمانان متدوال بوده است!
علی گفته است که زن ناقص العقل است و شهادت یک زن در قضاوت کافی نیست باید
دو زن جای یک مرد را بگیرد(نهج البلاغه).
آیا میدانستید امام رضا از کنیزی بنام تكتم متولد شده که برسر خرید او به بهای ارزانتر بسیار
چانه زنی شده ؟
موسی کاظم پدر رضا هیچگاه در زندگی همسری اختیار نکرده و همواره با کنیزان همبستر
میشده. حدیثی از موسی کاظم: اگر کسی لذت جمعاع با کنیز را بداند هرگز ازدواج نمیکند.
شیخ مفید و كلینى از هشام بن احمد نقل كرده اند كه گفت: حضرت موسى بن جعفر به من 
فرمود: آیا خبر دارى كه كسى از برده فروشان مغرب آمده باشد؟ گفتم نه. حضرت فرمود: 
چرا آمده است، بیا نزد او رویم. به اتفاق حضرت به محل برده فروشان رفتیم: 
مردى را دیدم كه بردگانى چند همراه داشت. به او گفتیم بردگانت را به ما نشان بده. 
او هفت كنیز آورد كه حضرت هیچ یک را نخواست و فرمود كنیز دیگرى بیاور.
برده فروش گفت جز یك كنیز بیمار كنیز دیگرى ندارم. حضرت فرمود: چه اشكال دارد كه
آن را نیز به ما نشان دهى. برده فروش امتناع كرد و حضرت برگشت.
روز بعد مرا فرستاده و فرمود همان كنیز بیمار را به هر قیمتى كه گفت خریدارى كن.
من پیش او رفتم و مرد گفت كنیز را به كمتر از فلان مبلغ نمى فروشم. گفتم به همان قیمت
او را خریدارم. مرد گفت از آن تو باشد و سپس پرسید آن مردى كه دیروز همراه تو بود كه
بود؟ گفتم مردى از بنى هاشم گفت از كدام خانواده بنى هاشم. گفتم بیش از این اطلاع ندارم.
مرد گفت من این كنیز را از دورترین نقاط آفریقا خریده ام. زنى از اهل كتاب به من گفت این
دختر پیش تو چه مى كند؟ گفتم او را به كنیزى براى خود خریده ام. گفت سزاوار نیست كه
این كنیز نزد تو باشد، بلكه او باید نزد بهترین مرد روى زمین باشد و پس از مدت كوتاهى 
پسرى آورد كه در مشرق و مغرب مانندش نباشد. هشام گوید: مناو را پیش امام بردم، پس
از چندى حضرت رضا(علیه السلام) از او متولد گردید.
نامها و كنیه ها و لقبهای ام البنين، نجمه، سكن، تكتم، خيزران، طاهره و شقرا، را براي مادر
رضا آورده اند مکتوبات میرزا فتحلی آخوندزاده ص ۵۷ .بحارالنوار جلد ۴۹ ص ۸ و کتاب 
پژوهشی در زندگی علی نماد شیعه گری .
نقد زندگی تاریخی حضرت علی ( حضرت علی در کشتار ایرانیان )
- شهر ری :
در زمان حضرت علی مردم " ری " در ایران سر به طغیان بر علیه اعراب مسلمان گذاشته و 
از پرداخت خراج به والیان اعراب خودداری کردند بطوریکه در خراج آن دیار کسری پدید آمد.
حضرت علی " ابو موسی " را با لشکری فراوان به سرکوب شورش 
مردم " ری " در ایران فرستاد. (فتوح البلدان.صفحه 150)
- فارس و کرمان :
مردم فارس و کرمان نیز در ایران بر علیه اعراب مسلمان قیام کردند و عمال حضرت علی 
را از شهر بیرون کردند.حضرت علی برای خاموش کردن شورش مردم فارس و کرمان در
ایران " زیاد بن ابیه" را به سوی فارس و کرمان فرستاد. ( جهت آشنایی با جنایات این سردار
معروف " زیاد بن ابیه" به کتاب مروج الذهب. جلد2. صفحه 29 مراجعه فرمایید)
- شهر استخر :
در زمان حضرت علی نیز مردم استخر درایران باردیگر به علیه اعراب مسلمان سر به شورش
گذاشتند و این بار" عبدالله ابن عباس" به فرمان حضرت علی شورش توده های مردم استخر
در ایران را به خون فرو نشاند. (فارسنامه.صفحه 136
حضرت على: زمين به خاطر هفت نفر آفريده شده و مردم به خاطر آنان روزى مى خورند
عيسى بن عبدالله العمرى از پدرش از على نقل میكند كه فرمود: زمين به خاطر هفت نفر آفريده 
شده و مردم به خاطر آنان روزى مى خورند و به خاطر آنان باران بر آنان مى بارد و پيروز 
مى شوند: ابوذر و سلمان و مقداد و عمّار و حذيفه و عبدالله بن مسعود و فرمود: و من 
پيشواى آنان هستم و آنان همان كسانى هستند كه در نماز بر جنازه فاطمه شركت داشتند
الخصال، جلد دوم، صفحه سیصد و شصت.
چرا دختر7 ساله اش را به عمر57 ساله داد؟
بقیه اسناد را از تاریخ طبری در لینک زیر بخوانید
ali dozd
Hossein
angosht be koone bache

اسناد تاریخی جنایات امامان مسلمین










.

۱۳۹۱ آبان ۲۴, چهارشنبه

شیخ فضل الله نوری



۲۲ آبان ۱۲۸۷ برابر ۱۳ نوامبر شیخ فضل الله نوری رسماً به جنگ با انقلاب مشروطه برخاست.
۲۲آبان سال ۱۲۸۷ خورشيدی در اجتماع مخالفان مشروطيت در باغشاه تهر
ان، شيخ فضل الله نوری، مشروطيت را مغاير شرع اعلام کرد و آخوندهای مرتجع و چماقداران طرفدار او نامه يی خطاب به محمدعليشاه مستبد که در همان محل اقامت داشت، نوشتند و به جمع آوری امضاء پرداختند.
متن نامه شيخ فضل الله نوری و آخوندهای مرتجع به محمد عليشاه مستبد در ضديت با مشروطه:
بسم اللّه الرحمن الرحيم ـ به موقف عرض بندگان اعليحضرت شاهنشاه اسلاميان پناه خلدالله ملکه و سلطانه، معروض می داريم: در روز دوازدهم شهر حال شوال که کارگزاران دولت جمع کثيری از وجوه علما و شاهزادگان و وزرا و امرا و اعيان و اشراف و تجار را حسب الامر احضار به دربار گر دون مدار نمودند از طرف قرين الشرف ارادهٌ سنيه را به اعطای مجلس شورای عمومی و تأسيس قوانين آن ابلاغ فرمودند تمام حاضرين متفق الکلمه جواب عرض نمودند که مجلس شورای عمومی منافی با قواعد اسلام است و ممکن الجمع نيست چنان چه به رأی العين مشاهده کرديم و ما مسلمانان که در تحت اقتدار سلطنت اسلاميه هستيم ابدا راضی نمی شويم که وهنی به اسلام و دين ما برسد و در مقابل احکام اسلاميه، شاه و رعيت يکسان است و بر همه لازم است حفظ دين و آيين شريعت سيدالمرسلين (ص) بعد از آن تلگرافات عموم ولايات که قريب به دويست طغری بود بعضی تفصيلا و بعضی بر وجه اجمال قرائت شد.
و پس از آن احکام حجج اسلام و علماء اعلام ولايات گوشزد حاضرين شد و عرايض عديده متظلمانه در استيمان از اين بليهٌ عظيمه از طبقات علما و اهل علم و طلاب و تجار و اصناف که غايب از آن محضر بودند يکان يکان خوانده شد بعد ذلک کله حضار مجلس از علما و تمام طبقات به توسط جناب اشرف صدراعظم عريضه [ای] متضرعانه در استدعای انصراف از اين عزيمت به حضور باهرالنور ملوکانه تقديم داشتند و پس از استيذان شرفياب حضور معدلت ظهور شدند و استدعای مجدانه حضوری هم نمودند و به وعده مراحم ملوکانه و قبول استدعای مقصد اسلامی به اصدار دستخط انجم نقط مرخص شدند تاکنون که يوم بيست و چهارم است از ناحيه مقدسه اعليحضرت همايونی دستخط آسايش شرف صدور نپذيرفته از آن جايی که به حکم محکم خلاق عالم جل اسمه، حفظ بيضه اسلام در قرون و اعصار برعهدهٌ سلطان وقت و علمای اعلام است؛ از آن روز تا حال همه روزه از داعيان مطالبهٌ انجاز وعد و اصدار دستخط می نمايند و داعيان به دفع الوقت گذرانيده تا امروز که مطالبه از حد گذشت چاره نديده جز شرفيابی در دربار معدلت آثار و به حمدالله نايل شديم و از پيشگاه همايونی ايفا به وعد را جدا مستدعی هستيم و چون اين استدعا از جهت ادای تکليف شرعی است از صاحب شرع رخصت رجوع نداريم و متضرعانه جدا دستخط آفتاب نقط [را] در آسودگی اهل اسلام از اضطراب و وحشت و دهشت که در اين مرحله دارند از سدهٌ سنيه استدعا داريم. قسم به جميع معظمات شرعيه که ماها بلکه تمام اهالی اسلام اين مملکت برای تأسيس مجلس شورای عمومی حاضر نيستند و نتيجهٌ آن را جز هدم دين و هرج ومرج و هدر دماء محترمه و هتک نواميس اسلاميه نمی دانيم ـ الامر امر الاقدس الاعلی مطاع مطاع.
(تاريخ بيداری ايرانيان ـ ناظم الاسلام کرمانی)

شيخ فضل الله نوری، ضديت شديدی با مجلس شورايی که برآمده از نمايندگان مردم باشد، داشت و ورد کلامش ”العوام اضل من الانعام“ بود، يعنی ”مردم عامی، گمراه تر از حيوانات هستند“ .شيخ فضل الله نوری پيشوای تاريخی خمينی بود. خمينی نيز مردم را در حکم ”صغار“ يعنی کودکان نابالغ می دانست که نياز به ولی فقيهی مثل او دارند.
خمينی نيز ضديت ديوانه واری با حاکميت مردم داشت و می گفت: اکثرهم لايعقلون.
۵ روز بعد از نامه شيخ فضل الله، محمدعليشاه حکم به الغاء مشروطه داد.

خانم مريم رجوی چهاردهم مرداد 85 در پيامی به مناسبت يکصدمين سالگرد انقلاب مشروطيت گفت:
در همان اولين قدمهای پس از پيروزی انقلاب مشروطه، در اثنای تصويب اصول قانون اساسی و متمم آن، به مجرد آن که کلمات آزادی و برابری به ميان آمد، جريان مشروعه خواهی به سردمداری شيخ فضل الله نوری عليه مشروطيت خروج کرد و با استبداد محمدعلی شاهی همداستان شد. اين جريان مشخصاً در مقابل برابری مسلمان و غيرمسلمان، برابری زن و مرد، حکومت اکثريت و امر قانون گذاری توسط نمايندگان مردم جبهه گيری کرد و با نظام حکومتی پارلمانی سرناسازگاری گذاشت. شيخ فضل الله می گفت رسيدگی به امور مردم برعهده فقهاست نه فلان بقال و بزاز. آخوندها و مرتجعين هم خط او از اصل آزادی مطبوعات به خشم آمده فرياد می کشيدند ما آزادی نمی خواهيم. آنها اعتراض می کردند که چرا بايد امور دادگستری از آخوندها گرفته شود و به قضات معمولی واگذار گردد! و شيخ فضل الله به خصوص اصل متساوی الحقوق بودن مردم ايران در برابر قانون را تحمل نمی کرد و با بلند کردن پرچم اسلام ارتجاعی می گفت: «محال است با اسلام حکم مساوات».



۱۳۹۱ آبان ۲۱, یکشنبه

چرا مردها بندرت افسرده میشوند؟

چرا مردها بندرت افسرده می شوند ؟!؟!؟!
مردان اصولا آدم های شادتری هستند
از موجودی به این سادگی چه انتظاری داری؟
نام خانوادگی تو باقی می ماند
تمام فضای گاراژ به تو تعلق داره
می تونی رئیس جمهور بشی
هرگز حامله نمیشی
برای رفتن به پارک آبی می تونی تی شرت سفید بپوشی
برای رفتن به پارک آبی می تونی اصلا هیچی نپوشی
مکانیک اتومبیل به شما راست میگه
تمام دنیا آبریزگاه توست
مجبور نیستی مصافت زیادی تا پمپ بنزین بعدی رانندگی کنی به این دلیل که دستشوئی این یکی خیلی کثیفه
مجبور نیستی برای اینکه بدونی مهره رو از کدوم طرف روی پیچ بچرخونی مدتی فکر کنی
کار یکسان، درآمد بیشتر
چین و چروک به تو شخصیت میده
لباس عروس 5000 دلاره، هزینه یک شب کرایه تاکسیدو فقط 100 دلاره
وقتی با دیگران حرف می زنی به سینه ت نگاه نمی کنن
کفش نو پای تو رو زخم نمی کنه،
می تونی همیشه یک حالت داشته باشی
مکالمه تلفنی تو فقط سی ثانیه طول می کشه
خیلی چیز درباره مخزن آب توآلت می دونی
برای 5 روز مرخصی فقط به یک چمدان احتیاج داری
خودت می تونی در تمام بطری ها رو باز کنی
با کوچکترین کار متفکرانه اعتبار زیادی کسب می کنی
اگر کسی فراموش کرد تو رو دعوت کنه
چه زن و چه مرد، بازم دوست تو باقی می مونه
سه تا شورت برای تو فقط 8.95 دلار خرج داره
سه جفت کفش از سرت هم زیاده
هرگز در اماکن عمومی مشکلی با بند لباس زیر نداری
تو قادر به دیدن چروک لباست نیستی
هرچیزی روی صورت تو همیشه به رنگ طبیعی باقی می مونه
یک مدل مو برای سالها، و یا ده ها سال کافیهتو فقط باید موهای صورت و گردنت رو بتراشی
در تمام عمر می تونی با اسباب بازی بازی کنی
یک کیف پول و یک جفت کفش....و یک رنگ برای تمام فصلها کافیه
پاهات هر شکلی که باشن بازم می تونی شلوار کوتاه بپوشی
می تونی با چاقوی جیبی ناخن هات رو تمیز و مرتب کنی
برای سبیل گذاشتن اختیار تام داری
می تونی برای 25 نفر از بستگان روز 24 دسامبر در عرض 25 دقیقه هدیه بخری
پس عجیب نیست که مردها شادتر هستن
این ایمیل رو برای خانمهایی که طاقتشو دارن بفرست
و به آقایانی که از خواندنش کیف می کنن
مردان همینجوری شادتر هستن





__._,_.___

۱۳۹۱ آبان ۱۷, چهارشنبه

بهای اشک زن



 
هیچ چیز گــــــــــران تر از اشـــــــک یک زن وجود ندارد...!
مي دوني چرا؟؟؟؟؟
..
.
.
....
.
.
.
.
.
.
...
.....
......
......
.......
.........
 
هنگامی که یک قطره بیرون می آید...
اول با خط چشم "l'oréal" و...
و ریمل مژه "Dior" و "bourjois" و... مخلوط میشود...
پس از آن هنگامی که پایین می آید و به گونه میرسد...
با "D & G blusher" و "Collistar" و... مخلوط میشود...
و در صورت لمس لب ها، با رژ لب "Maybelline" و "Kiko" و... مخلوط میشود...
این به این معنی است که یک قطره است به ارزش حــــــداقل $30
پس قدر این اشکارو بدونید!!!  
 

شیخ و مرید

روزی مریدی بر شیخ وارد گردید در مجلسی که شیخ علم حدیث آموزش

می دادی و گفت : یاشیخ مسئلتن! از "ابن هاردکور" روایتی است که هر کس

در شب نیمه ی ماه سپتامبر بر بستر دمر خسبد و الغوث کشد خداوند وی را هفتاد

حوری دهد از هفتاد نژاد مختلفه، هر یک را هفتاد زیبایی و بر هر زیبایی هفتاد

پیرایه و بر هر پیرایه هفتاد قلم، پس بر وی وارد گردند به هفتاد جامه سکسی،

سی و پنج نفر میله ای برقصند و سی و پنج نفر فی 
المجلس استیریپتیز کنند بغایت،



پس ندا در رسد که با او بیامیزید، پس هفتاد مرتبه با او بیامیزند به هفتاد گونه از

انواع حالات امیزش، پس هفتاد سال با وی چنین کنند

و او را عشق و حالی باشد عظیم!

و در ادامه گفت : یا شیخ در اعتبار و صحت این حدیث مانده ام !

شیخ گفت : خانه ات خراب ! من در چیز دیگری مانده ام !

مرید گفت : در چه یا شیخ ؟!؟!؟

شیخ گفت : در این مانده ام که این حدیث بود یا فیلم سوپر؟!

پس جامه برکند و در حوض خانقاه پرید.

مریدان فریاد کشیدند : چه می کنی یا شیخ ؟!

شیخ فریاد کشید که : غسل جنابت می کنم قربتاً الی الله!!!!!

پس مریدان هریک از آن حدیث هفتاد کپی بگرفتند و هفتاد شب خویش را

بدان مشغول ساختند و دمار از کمر درآوردند تا جمله کاغذها بپوسید

و پاره گشت و این حدیث به فنا رفت .

(از شیخ محمد بختیاری خشتک برکاۀ)

تــــــــــــولــــــدی دیــــــگـــــــر



صبح كه داشتم بطرف دفترم مي رفتم منشی ام بهم گفت:

”صبح بخير آقاي رئيس، تولدتون مبارك!“

از حق نميشه گذشت، احساس خوبي بهم دست داد از اينكه حداقل يكي تولدم يادش بود .

تقريباً تا ظهر به كارهام مشغول بودم. که منشی ام در زد و آمد تو و گفت: ” ميدونين، امروز هواي بيرون عاليه؛


 از طرف ديگه امروز تولدتون هست، اگر موافق باشين با هم براي ناهار بريم بيرون
... ، 

فقط من و شما ! “

گفتم:"خداي من اين يكي از بهترين چيزهائي بوده كه ميتونستم انتظار داشته باشم باشه بريم."

براي ناهار رفتيم بیرون از شرکت. البته نه به جاي هميشه گي، بلكه به يک جاي دنج و خيلي اختصاصي .
 

و از غذائي عالي موزیکی عالی در فضائي عالي تر واقعاً لذت برديم .

♪♪♫♫♪♪ .... این چقدر خوبه که تو کنارم هستی ♪♪♫♫♪♪

وقتي داشتيم برمي گشتيم، منشی ام رو به من كرده و گفت:”ميدونين، امروز روز خیلی خوبیه،


فكر نمي كنين كه اصلاً لازم نباشه برگرديم به اداره ؟ مگه نه ؟ “

با نگاهی عمیق توی چشمای خمارش گفتم : ” آره، منم فكر ميكنم همچين هم لازم نباشه برگردیم .“

اونم در جواب گفت : ”پس اگه موافق باشي بد نيست بريم به آپارتمان من.“ پیشنهاد خوبی بود !!!

وقتي وارد آپارتمانش شديم گفت : ”ميدوني رئيس، اگه اشكالي نداشته باشه من ميرم تو اتاق خوابم. ..


دلم ميخواد تو يه جاي گرم و نرم يه خورده استراحت كنم ... شما هم ... ^_^.“

گفتم:”خواهش مي كنم“

اون رفت تو اتاق خوابش و بعد از حدود پنج شش دقيقه اي ... آرام چند ضربه به در اتاق زدم که با صدای دلنوازی


گفت : بفرمایید.... و وقتی در اتاق رو باز کردم ...

منشی ام با كيك بزرگ تولد در دستش ایستاده بود و همسرم، بچه هام و يه عالمه از دوستام و همه کارمندان شرکت


پشت سرش بودند و با هم آواز ” تولدت مبارك “ رو مي خوندند ....

و من دز حالیکه اشک در چشمانم حلقه زده بود در آستانه در ایستاده بودم و تمام جمعیت مات و مبهوت من شدند
 

که درست مثل لحظه تولد ..... برهنه بودم !!! 


غزلی از سرمد


میخانه اگر ساقی صاحب نظری داشت
میخواری و مستی ره و رسم دگری داشت
پیمانه نمی داد به پیمان شکنان باز
ساقی،اگر از حالت مجلس خبری داشت
بیداد گری شیوه ی مرضیه نمی شد
این شهر اگر دادرس دادگری داشت
یک لحظه بر این بام بلا خیز نمی ماند
مرغ دل غم دیده اگر بال وپری داشت
افسوس که دست ستم از ریشه بر آورد
هر شاخ برومند که امید بری داشت
بر خیر جماعت چه سخن ها که نگفتیم
ای کاش یکی زین همه گفتن اثری داشت
ز آه دل مظلوم،اگر رسم ستم سوخت
زآن بود که هر شعله ی آهی شرری داشت
در معرکه ی عشق که پیکار حیات است
مغلوب حریفی که بجز سر،سپری داشت
"سرمد"سر پیمانه نبود اینهمه غوغا
میخانه اگر ساقی صاحب نظری داشت
"صادق سرمد"

اینجا همه چیز درهم برهمه!

وقتی اینجوری مصوبه میدن




نتیجش این میشه


بعد دخترامون میشن این


 پسرامون که درس خوندن میشن این  

محصولات تولیدی میشه این



آشپزی با این محصولات و این دخترا میشه این


و دین میشه این


مبلغای دینی میشن اینا




وضعیت اشتغال میشه این


وضعیت تولید ملی میشه این


و نتیجتاً در قم این اتفاقات بد می افته



داغ کردید! هان؟
بی خیال
الان با یک محصول تولید داخل خنکتون می کنم
:
:
:

۱۳۹۱ آبان ۱۵, دوشنبه

مقایسه گذشته و حال

اگر گروه دوم را سی و چند سال پیش دیده بودید فکر می کردید حرفه و شغل آنها چیست؟





سخنی از هیتلر
''تا زمانی که دشمنانی نداشته باشی نمی توانی رهبری بزرگ بشوی
 حتا اگر دشمنانی هم نداری، وانمود کن که کشورت درخطر است
  زیرا وقتی مردم بترسند، برای برده شدن آماده می شوند.
وقتی مردم بترسندآماده اند تا از سیاستمدارها پیروی کنند.''
بخشی از دست نوشته های آدولف هیتلر