یک مشت گدای عرب از راه رسیدند
درمیهن پر رونق ما خانه گزیدند
با روضه و با روزه در این باغ پراز گل
چون گاو دویدند و چریدند و خزیدند
چون گاو دویدند و چریدند و خزیدند
با چوب و چماق وقمه و دشنه و چاقو
سر ها بشکستند و شکمها بدریدند
سر ها بشکستند و شکمها بدریدند
گفتند که این منطق ؛ اسلام عزیز است
اینان که سیه کار تر از شمر و یزیدند
اینان که سیه کار تر از شمر و یزیدند
بستند ز نفرت در دانشکده ها را
استاد و مبارز همه در بند کشیدند
استاد و مبارز همه در بند کشیدند
آنگاه به صحن چمن دانش و فرهنگ
هر جمعه چنان گلّه ی بز غاله چریدند
هر جمعه چنان گلّه ی بز غاله چریدند
با چرک و شپش لشگر جرّار گدایان
از سامره و کوفه و بیروت رسیدند
از سامره و کوفه و بیروت رسیدند
روزیکه جوانان وطن در صف پیکا ر
لبخند زنان ذائقه ی مرگ چشیدند
لبخند زنان ذائقه ی مرگ چشیدند
امروز سرافراشته درعین وقاحت
این مرده خوران مدعی خون شهیدند
این مرده خوران مدعی خون شهیدند
اینک همه با غارت این مردم بدبخت
گویی شرف گمشده را باز خریدند
گویی شرف گمشده را باز خریدند
با زور و ریا کاری و دزدی و تقلب
بر قامت دین جامه ی تزویر بریدند
بر قامت دین جامه ی تزویر بریدند
موسیقی شان شیون مرگ است و گدایی
این کوردلان دشمن شادی و امیدند !
این کوردلان دشمن شادی و امیدند !
کوته نظران قاصد دوران توحّش
بر سقف جهان تار خرافات تنیدند
بر سقف جهان تار خرافات تنیدند
جز مفت خوری مرده خوری نوحه سرایی
مردم هنر دیگری از شیخ ندیدند
مردم هنر دیگری از شیخ ندیدند
اکنون که سفیهان همه در مسند جاهند
اکنون که فقیهان همه چرمنگ و پلیدند
اکنون که فقیهان همه چرمنگ و پلیدند
در میهن ما.منطق اسلام.چماق است
دزدان همگی پیرو این دین مبین اند
دزدان همگی پیرو این دین مبین اند
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر