بسیجیه رشته اش دامپروری بوده، روش نمیشده به کسی بگه.
میگه: دامپیوتر، گرایش پشم افزار.
بسیجیه تا آخر عمرش گیج مونده بود که چرا خودش یه داداش داشت ولی خواهرش دو تا!
بسیجیه میره دکتر به دکتر میگه اقای دکتر چرا هیچکی منو آدم حساب نمیکنه؟
دکتر میگه نفر بعدی!
بسیجیه ميره کتابخونه کتابشو پس بده، مسئول کتابخونه ميپرسه: کتابش خوب بود؟ بسیجیه جواب ميده: والله شخصيت زياد داشت ولي داستانشو نفهميدم!!! کتابدار : پس شما بودين دفتر تلفن منو اشتباهی بردين؟!!
بسیجیه بیسیم میزنه که 5 تا عراقی گرفتم بياين ببرين ميگن چرا خودت نمی آریشون؟ ميگه اونا نمی ذارن من بيام!
بسیجییه میره داروخونه میگه آقا شربت شهادت دارین؟ دکتر میگه نه ولی شیاف ولایت داریم میخوای؟
بسيجيه از تلفن عمومی میاد بیرون. ازش می پرسن سالم بود. میگه آره فقط آفتابه نداشت!
یک بسیجی به دوست دختر خارجیش میگه:
I love you
دختر میگه:
I love you too
بسیجی میگه:
........................I love you 3
دختر میگه:
What
بسیجی میگه:
مگاوات
کیلو وات
تف به قبر بابات
با من یکی بدو نکنــــــــا!!!!!
بچه بسیجی از از باباش میپرسه؛ چرا چشمای گربه در تاریکی برق میزنه ولی چشمای خر نه ؟ باباش میگه اگر اینطوری بود که مکه میشد لاس وگاس!
بسیجیه با لباس تو رودخونه شنا میکرده؛ میگن :چیکار میکنی؟ میگه : لباسامو میشورم ... میگن : ماشین لباسشویی تو خونه ندارین؟ میگه : داریم؛ ولی وقتی میرم اون تو؛ سرم گیج میره!
بسیجیه تو اتاقش عکس گورخر زده بود.رفیقش ازش میپرسه این عکس کیه میگه:مال بابامه زمانیکه تو یوونتوس بازی میکرد!
بسیجیه سوار اتوبوس ميشه بغلش يه زن ميشينه زنه ميشينه رو كت بسیجیه .-.بسیجیه به زنه ميگه خانوم كونتون رو از رو كتم برداريد. زنه ميگه بی تربيت بگو باسن بعد از 5 دقيقه دوباره زنه كونش رو ميذاره رو كت بسیجیه ، بسیجیه 5 دقيقه با خودش كلنجار ميره يادش نمياد كه زنه چی بهش گفت رو ميكنه به زنه ميگه خانوم ببخشيد اسم كونتون چی بود؟؟؟
خبرنگار: محرم امسال چه برنامه هایی دارید؟
یک بسیجی به دوست دختر خارجیش میگه:
I love you
دختر میگه:
I love you too
بسیجی میگه:
........................I love you 3
دختر میگه:
What
بسیجی میگه:
مگاوات
کیلو وات
تف به قبر بابات
با من یکی بدو نکنــــــــا!!!!!
بچه بسیجی از از باباش میپرسه؛ چرا چشمای گربه در تاریکی برق میزنه ولی چشمای خر نه ؟ باباش میگه اگر اینطوری بود که مکه میشد لاس وگاس!
بسیجیه با لباس تو رودخونه شنا میکرده؛ میگن :چیکار میکنی؟ میگه : لباسامو میشورم ... میگن : ماشین لباسشویی تو خونه ندارین؟ میگه : داریم؛ ولی وقتی میرم اون تو؛ سرم گیج میره!
بسیجیه تو اتاقش عکس گورخر زده بود.رفیقش ازش میپرسه این عکس کیه میگه:مال بابامه زمانیکه تو یوونتوس بازی میکرد!
بسیجیه سوار اتوبوس ميشه بغلش يه زن ميشينه زنه ميشينه رو كت بسیجیه .-.بسیجیه به زنه ميگه خانوم كونتون رو از رو كتم برداريد. زنه ميگه بی تربيت بگو باسن بعد از 5 دقيقه دوباره زنه كونش رو ميذاره رو كت بسیجیه ، بسیجیه 5 دقيقه با خودش كلنجار ميره يادش نمياد كه زنه چی بهش گفت رو ميكنه به زنه ميگه خانوم ببخشيد اسم كونتون چی بود؟؟؟
خبرنگار: محرم امسال چه برنامه هایی دارید؟
بسیجیه :ما امسال 10تا علم اضافه کردیم /15تا پرچم/150تا زنجیر/12تا قمه و40تا زنجیرزن جدید در مجموع انشاءالله دیگه مادر یزید سرویس است!
وصیت نامه بسیجیه :من تمام نمازهایم را خواندم فقط برا م چهل سال وضو بگیرید!!
توی سینمای قم فیلم شام آخر میره رو اکران بسیجی ها همه با قابلمه میرن سینما!
بسیجیه ميره کنار دريا پری دريای ميبينه ،ميگه من عاشقتم ،با من ازدواج ميکنی،پری دريایی ميگه من آدم نيستم،بسیجیه ميگه تو فکر ميکنی من آدمم؟!
بسیجیه رو در پایگاه نوشته بوده wc .
میگن این چیه نوشتی میگه: مخفف welcome
یه بسیجی میره المپیاد معلولین، خبرنگاری ازش میپرسه حالا که آمدی اینجا به چه مقامی فکر میکنی ؟
بسیجیه میگه : به مقام معظم رهبری!
به بسیجیه میگن: اگه درخت پسته رو به درخت زیتون پیوند بزنن, چی میده؟
میگه: معلومه ديگه پستون!
بسیجیه از کلاس راهنمایی رانندگی میاد خونه، بهش میگن: بابات فوت کرد
میگه: چی شد؟
میگن: مار زدش
میگه: از پشت زدش؟میگن: آره
یه بسیجی میره المپیاد معلولین، خبرنگاری ازش میپرسه حالا که آمدی اینجا به چه مقامی فکر میکنی ؟
بسیجیه میگه : به مقام معظم رهبری!
به بسیجیه میگن: اگه درخت پسته رو به درخت زیتون پیوند بزنن, چی میده؟
میگه: معلومه ديگه پستون!
بسیجیه از کلاس راهنمایی رانندگی میاد خونه، بهش میگن: بابات فوت کرد
میگه: چی شد؟
میگن: مار زدش
میگه: از پشت زدش؟میگن: آره
میگه: خب، پس ماره مقصره!
در خبرها آمده بود که بسیجی ها در اقدامی شجاعانه در پاسخ به آتش زدن قرآن دیکشنری را به آتش کشیدند!
بسیجیه شب عروسیش میگوزه!
در خبرها آمده بود که بسیجی ها در اقدامی شجاعانه در پاسخ به آتش زدن قرآن دیکشنری را به آتش کشیدند!
بسیجیه شب عروسیش میگوزه!
میگه: بفرما فشار زندگی شروع شد!
از بسیجیه ميپرسن: ساعت چنده؟بلد نبوده ميگه: بدو بدو ديرت شد!
از بسیجیه ميپرسن: ساعت چنده؟بلد نبوده ميگه: بدو بدو ديرت شد!
بسیجیه تو جنگ دستشوييش ميگيره ميره پشت خاكريز كارشو بكنه ميبينه 2 تا فرشته زيره بقلشو گرفتن دارن می برنش بالا، ميگه: ببخشيد خواهرا چی شده منو كجا می بريد؟
ميگن: برادر ريدی رو مين!
بسیجیه ميره باخرش قاچاق بياره نزديک پاسگاه مرزى خرش عرعر ميکنه لره ميگه از همون اول ميدونستم اطلاعاتى هستى؟ بسیجیه اومد از هواپيما پياده شه شلوارش افتاد زود كشيد بالا، داد زد: كو اون خانمه كه گفت: كمربندا رو باز كنيد، همينو ميخواستی؟ بسیجیه با زنش دعواش میشه. چراغو خاموش میکنه. زنش میگه چی شده؟ میگه جواب ابلهان خاموشیست! به بسیجیه میگن این خیابون کجا میره؟ میگه من 40 ساله تو این خیابون زندگی میکنم تا حالا ندیدم جایی بره! دعای بسیجیه بعد از نماز: خدایا مواظب خودت باش! بسیجیه لکنت زبون داشته بهش میگن همیشه زبونت میگیره؟ میگه نه فقط وقتی حرف میزنم! به بسیجیه میگن کی عروسی پسرته ؟ میگه: این چهارشنبه نه، دوشنبه ی بعد! به بسیجیه می گن تو واقعاً به زندگی پس از مرگ اعتقاد داری؟ میگه صددرصد . من خودم دو سال بعد از مرگ پدرم به دنیا اومدم! |
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر