۱۳۹۱ اسفند ۲۵, جمعه

جک برای ترکها


ترکه داشته خاطره تعريف می کرده می گه ما سال 49 با دونفر دعوامون شد........ البته سال 49 دو نفر خيلی بود .


به تركه می گن سفر حج چطور بود می گه عالی ،خيابوناش تميز ، بُرجاش بلند ، ماشينا همه اخرين مدل. يه جای ديدنی هم داشت كه خيلی شلوغ بود من نرفتم!
تركه ميره خارج بهش ميگن اسمت چيه ؟
ميگه :
sun god between two waters gold big woman dear
ميگن : به فارسی بگو
ميگه :شمس الله ميان دو آبی زرگُنده زنجانی
ترکه تو جاده داشته رانندگی ميکرده ، يهو ميبينه يه کاميون داره از روبروش مياد ، ميزنه رو ترمز ميبينه ترمزش نميگيره ، رفيقشو صدا ميکنه ميگه : اصغر اصغر پاشو تصادفو ببين!!
از ترکه مي پرسن نظرت درباره بند گردنيه موبايل چيه ؟ ميگه خيلی خوبه . فقط موقع شارژ چند ساعتی آدمو علاف ميکنه!
تو تبريز حكومت نظامی بوده، سروانه به سربازش ميگه تو اينجا نگهبانی بده، از هفت شب به بعد هركيو تو خيابون ديدی در جا بزنش. حرفش تموم ميشه، تا مياد سوار ماشين بشه، صدای گلوله مياد . برميگرده ميبينه سربازه زده يك بدبختی رو كشته!
 داد ميزنه: احمق! الان كه تازه ساعت پنجه!
 سربازه ميگه: گربان آخه اين يك آدرسی پرسيد كه تا نه شب هم پيداش نميكرد!
ترکه ميره از ملای محل ميپرسه: ببخشيد حاج آقا، با کفش ميشه نماز خوند؟
حاج آقا ميگه: نه برادر، نميشه.
 ترکه ميگه: ولي من خوندم , شد!
تركه با دوست دخترش ميرن پارك تركه ميگه :عزيزم اگه اين درخت كاج زبون داشت الان به ما چی ميگفت ؟
 دختره ميگه: اگه زبون داشت ميگفت كره خر من زردآلوام نه كاج !!!
ترکه داشته يكی رو بدجور ميزده و هی داد ميزده كمك كمك! بهش ميگن بابا تو كه داری اينو می زنی، تو چرا كمك میخوای؟ ميگه آخه اين گفته اگه بلند شم لهت می كنم!
به ترکه ميگن : چی شد مامانت مرد ؟
 ميگه: رفت پشته بوم رخت پهن کنه افتاد...
ميگن افتاد مرد ؟
 ميگه:نه بابا افتاد رو کولر ، کولر شکست افتاد ...
 بهش ميگن اون موقع مرد؟؟
ميگه:نه آقا جان،بعد افتاد رو تراس ، تراس خراب شد.. .
 ميگن:خوب ايندفعه مرد ؟ 
ترکه ميگه:نه بعد افتاد رو سقف گاراژ،سقف خراب شد!
بهش ميگن:حتماً ايندفعه مرد ؟
ميگه:بازم نمرد،ديديم داره کُلّ خونه خراب ميشه،با تفنگ زديمش !!!
یه ترکه راديو لوژيست بوده به مريض ميگه تو عکستون يک شکستگی بزرک در دنده ی راستتون ديدم اما اصلا نگران نباشيد خودم با فتو شاب درستش کردم!
تركه يه مگس ميگيره, بش ميگه بپر.. مگسه ميپره. مگس رو ميگره يه بالشو ميكنه, بش ميگه بپر.. مگس به زور ميپره . باز مگس رو ميگيره اون يكی بالشم ميكنه, بش ميگه حالا بپر... مگسه نيمپره.
بعد تركه ميگه : حالا ما نتيجه ميگيريم كه وقتی بالهای مگس رو بكنيم ، مگس كر ميشه!
به تركه ميگن.....ميس كال چيه؟ميگه يه نوع مقياس وزن هست...نشنيديد؟ مثلا" ميگن يه ميس كال زعفران!
سه تا ترک ميرن دزدی- صابخونه بيدار ميشه و دزدا ميرن هر کدوم تو يه گونی قايم ميشن!صابخونه مياد و به گونی اول لگد ميزنه..صدای نون خشک در مياره! به دومی لگد ميزنه .. صدای گردو در مياره! به گونی سوم لگد ميزنه ... هيچ صدايی در نمياد..دوياره محکمتر لگد ميزنه... باز صدا نميده!؟ دفعه سوم که لگد ميزنه ترکه با عصبانيت مياد بيرون ميگه بابا ..آرده ، آرد ..آرد صدا نداره ! ميفهمی؟
به ترکه خبر میدن که بابا شدی میگه به زنم نگید میخوام غافلگیرش کنم!
به ترکه می گن: حال ساده رو تعریف کن، ... می گه: گرفتن لب!
به ترکه میگن تابستون کجا میری ؟ میگه اگه امام رضا بطلبه میرم کیش!
به تركه ميگن قبله كدوم طرفه؟ ميگه: كجا بهت آدرس دادن!؟
از ترکه مي پرسن به مادر امام زمان چی ميگن؟
 ميگه: بستگی داره اگه پايين شهری باشه ، ننه حجت. اگه وسط شهری باشه مامان مهدی، اگه بالا شهری باشه خانم عسکری.
از يه ترکه پرسيدند: "اسم کوچيك فردوسی چيه ؟ 
گفت: ميدان
از ترکه ميپرسن بنظر تو سخت ترين کار چيه؟
ميگه: نمک تو نمکدون ريختن, چون سوراخ هاش خيلی ريزه!
تركه از حج بر مي گرده ازش ميپرسند چه طور بود؟ 
ميگه: والا خدا خونه نبودهمه تو حياط ولو بودن!
جبرئيل از ترکه ميپرسه يه آرزوت چيه؟ ميگه: خدا رو ببينم.
جبرئيل ميگه: خدا ديدني نيست.
ترکه ميگه: پس ميخوام آدم شم.
جبرئيل ميگه: پاشو بريم همون خدا رو نشونت بدم!
به ترکه ميگن ?? امام ها رو ميشناسی؟ ميگه آره.
 ميگن خوب نام ببر؟ ميگه والا اسماً که نه ولی از روقیافه!
به ترکه ميگن اگه دنيا رو بهت بدن چكار مي كنی؟
ميگه: بی شعور من زن دارم!
ترکه ميره كولر بخره، یارو میگه كولر آبی ميخوای؟
ميگه : فرقی نميكنه، قرمز بده!
به يه ترکه می گن چرا درس می خونی؟
 می گه: برم دكتر بشم پول در بيارم یه نيسان وانت بخرم كار كنم!
يهٍ ُروز ترکه ميره بالای يه درخت چنار بهش ميگن اون بالا چكار
ميكنی؟
ميگه: دارم توت ميخورم!
ميگن اين كه درخت چناره.
ميگه: خره توت تو جيبمه!

ترکه می ره کتابخونه، داد می زنه
یه ساندویچ بدین با سس اضافه!
آقاهه بهش می گه: آقا! اینجا کتابخونه هست.
ترکه می گه: ببخشید، 

بعد یواش در گوش آقاهه می گه: یه ساندویچ بدین با سس اضافه!!
به ترکه می گن با وطن جمله بساز. 
می گه: من دیروز سر و تنم را شستم!
می گن: خره وطن با طی دسته داره.
می گه: اتفاقا ً منم با طی دسته دار خودمو شستم!!
ترکه دستش شکسته بود از دکتر پرسید من بعد از باز کردن گچ میتونم ویلن بزنم؟
دکتر: بله، 
ترکه: چه خوب چون قبلاً نمیتونستم!
به ترکه میگن با ارّه برقی 100 تا درخت قطع کن ، 96 تا قطع میکنه خسته میشه.
بهش میگن پاشو روشنش کن 4 تا دیگه بیشتر نمونده.
 میگه مگه روشنم میشه!؟
ترکه میره رستوران میگه: غذا چی دارین؟
گارسون میگه: كاستیدگیلینكوفینوستا با لیمو!
ترکه میگه: كاستیدگیلینكوفینوستا با چی؟؟
تركه چسبيده بوده به حرم خمينی برای سرطانش شفا می خواسته، لره بهش ميگه: داداش بايد بری مشهد, اينجا فوق فوقش درحد اسهال واستفراغ شفا ميده!
ترکه بقل دست یک خانوم تو تاکسی نشسته بوده،سر پیچ می افته رو خانومه،خانومه بهش میگه: آقای محترم،ادب مرد به ز دولت اوست(سعدی)
سر پیچ بعدی خانومه می افته رو ترکه!
 ترکه بهش میگه:خانوم محترم، کس و کونتو جمع کن(ایرج میرزا)

هیچ نظری موجود نیست: