غضنفر رو مي‌برن افريقا، يك تمساح نشونش ميدن!
ازش میپرسن: «شما تو کشورتون به اين چي ميگين؟»
غضنفر میگه: «ما غلط می‌کنیم چيزی به اين بگيم»
بهغضنفر میگن بهترین شهر دنیا کجاست؟
ازش میپرسن: «شما تو کشورتون به اين چي ميگين؟»
غضنفر میگه: «ما غلط می‌کنیم چيزی به اين بگيم»
میگه:سانفرانسیسکو.
میگن بنویسش.
میگه غلط کردم، قم!
به غضنفر میگن خسته نباشی،
میگه اگه باشم ، چه غلطی میکنی ؟!
از غضنفر می پرسن نظرت راجع به زلزله چیه ؟
از غضنفر می پرسن نظرت راجع به زلزله چیه ؟
میگه طرح خوبیه ، تکان دهنده ست!
به غضنفر میگن : وبا اومده .
میگه : چی چی آورده ؟!
یه روز سپوره میاد دمه خونه ی غضنفر میگه : آشغال دارین؟
به غضنفر میگن : وبا اومده .
میگه : چی چی آورده ؟!
یه روز سپوره میاد دمه خونه ی غضنفر میگه : آشغال دارین؟
غضنفر داد میزنه: خانوم توی خونه آشغال داریم ؟
زنش میگه: آره داریم .غضنفر میگه: آره داریم، نمی خوایم!!!!!غضنفر با زنش دعواش میشه، قهر میکنه دست بچه هاشو میگیره که بره زنش میگه با من دعوا داری بچه های مردمو کجا میبری!
به غضنفر می گن به زنبورهایی که از کندو محافظت می کنن چی می گن؟
می گه: خسته نباشید!
غضنفر توی جنگ داشته گشاد گشاد راه میرفته میگن تو چرا اینجوری
راه میری ؟
غضنفر میره تهران، به راننده تاکسی میگه :
میدان امام حسین رو بلدی؟
راننده:آره من خودم بچه امام حسینم.
اشک تو چشاش جمع میشه میگه :علی اصغر خودتی چقدر بزرگ شدی؟غضنفر :آقا این همسایه مون ساعت 2 نصف شب هی با مشت میكوبید به دیوار خونمون مرتیکه!
دوستش:عجب آدم های مردم آزاری پیدا میشن.حتماً نذاشتن بخوابی دیگه؟غضنفر :نه !!!!! خوشبختانه خواب نبودم ! داشتم شیپور تمرین می كردم!!!! غضنفر رو ختنه میکنن بهش میگن باید دامن بپوشی میگه مگه همشو بریدید؟
غضنفر سرش میخوره به میله وسط اتوبوس، جا به جا ولو میشه کف اتوبوس. بعد از چند لحظه، چشماشو باز میکنه میبینه ملتی که واستادن بالا سرش میله رو گرفتن، میگه: ولش کنین ببینم چی میگه!
زنش میگه: آره داریم .غضنفر میگه: آره داریم، نمی خوایم!!!!!غضنفر با زنش دعواش میشه، قهر میکنه دست بچه هاشو میگیره که بره زنش میگه با من دعوا داری بچه های مردمو کجا میبری!
به غضنفر می گن به زنبورهایی که از کندو محافظت می کنن چی می گن؟
می گه: خسته نباشید!
غضنفر توی جنگ داشته گشاد گشاد راه میرفته میگن تو چرا اینجوری
راه میری ؟
میگه : نامردا همه رو تو جنگ شیمیایی کردن ،منو فیزیکی!
غضنفر میره تهران، به راننده تاکسی میگه :
میدان امام حسین رو بلدی؟
راننده:آره من خودم بچه امام حسینم.
اشک تو چشاش جمع میشه میگه :علی اصغر خودتی چقدر بزرگ شدی؟غضنفر :آقا این همسایه مون ساعت 2 نصف شب هی با مشت میكوبید به دیوار خونمون مرتیکه!
دوستش:عجب آدم های مردم آزاری پیدا میشن.حتماً نذاشتن بخوابی دیگه؟غضنفر :نه !!!!! خوشبختانه خواب نبودم ! داشتم شیپور تمرین می كردم!!!! غضنفر رو ختنه میکنن بهش میگن باید دامن بپوشی میگه مگه همشو بریدید؟
غضنفر سرش میخوره به میله وسط اتوبوس، جا به جا ولو میشه کف اتوبوس. بعد از چند لحظه، چشماشو باز میکنه میبینه ملتی که واستادن بالا سرش میله رو گرفتن، میگه: ولش کنین ببینم چی میگه!
غضنفر میاد تهران ، تو ترافیک گیر میکنه. میگه : ها ماشالا ! به این میگن عروسی ! غضنفر زنگ ميزنه به دوست دخترش ميگه: شهناز فردا بيا، خونمون خاليه. فردا دختره مياد، هر چی در ميزنه هيچكی در رو باز نميكنه!
|
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر