واعظان در جمع گر محو ِخدا گردیده اند
بارها در خلوت ِخود بر خدا خندیده اند
وین خدایی را که گویندت توان دید وشنید
خود درون ِ خویشتن نادیده و نشنیده اند
روضه و سجّاده و تسبیح و مُهر و جانماز
اینهمه دارو به قصد ِ خوابِ ما پیچیده اند
گر به چنگ وگر به دندان میدرند آزاده را
چنگ و دندانیست این کزمردمان دزدیده اند
با دو آیه ثروت ِمیهن به یغما رفت و رفت
با دو سوره جان ِما را از میان برچیده اند
دَم مزن گر عشق چرخانند در بالای دار
ما گنه کاریم و اینان کعبه را چرخیده اند
زین طبیعت تا مگر مار ِدوسر آید پدید
مادران ِ مفتیان با اژدها خوابیده اند
آذرازاین خواب ِمذهب تا که بیداری چه خوش
تو نه آنی چون کسانی کز خدا ترسیده اند
بارها در خلوت ِخود بر خدا خندیده اند
وین خدایی را که گویندت توان دید وشنید
خود درون ِ خویشتن نادیده و نشنیده اند
روضه و سجّاده و تسبیح و مُهر و جانماز
اینهمه دارو به قصد ِ خوابِ ما پیچیده اند
گر به چنگ وگر به دندان میدرند آزاده را
چنگ و دندانیست این کزمردمان دزدیده اند
با دو آیه ثروت ِمیهن به یغما رفت و رفت
با دو سوره جان ِما را از میان برچیده اند
دَم مزن گر عشق چرخانند در بالای دار
ما گنه کاریم و اینان کعبه را چرخیده اند
زین طبیعت تا مگر مار ِدوسر آید پدید
مادران ِ مفتیان با اژدها خوابیده اند
آذرازاین خواب ِمذهب تا که بیداری چه خوش
تو نه آنی چون کسانی کز خدا ترسیده اند
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر