۱۳۸۹ آذر ۱۷, چهارشنبه

خواب دیدم

نام شاعر؟؟؟
خواب دیدم مردم ایران چنان کوشیده اند
کز جهان بنیان جور و ظلم را بر چیده اند
مظهر بیدادی و اعوان و انصارش تمام
زانتقام سهمگین؛ در خاک و خون غلتیده اند
ناگهان افتاد راه من به گورستان شهر
دیدم آنجا آنچه دار عبرتش نامیده اند
شاه یکسو و خمینی سوی دیگر در سکوت
فارغ از بود و نبود و بیش و کم خوابیده اند
قبر شاهنشاه را دیدم چنان صحرای لوت
روی آن قشر ضخیمی از نمک مالیده اند
لیک بر قبر خمینی و همه اطراف آن
لاله و ریحان و گل از هر رقم روئیده اند
در عجب گشتم چه سان این خلق بعد از سالها
باز هم مسحور این شیخ دغل گردیده اند
با تعجب جانب دربان گورستان شدم
تا ببینم این دغلکاران چه اندیشیده اند
گفتمش از چیست قبر شاه اینسان شوره زار؟
گفت از بس خلق اینجا اشک غم باریده اند
گفتمش قبر خمینی از چه پرگل گشته؟گفت
بسکه پر کود است و مردم هر کنارش ریده اند

هیچ نظری موجود نیست: