۱۳۸۹ آذر ۳۰, سه‌شنبه

از پهلوی تا احمدی

 بسی رنج بردم در این سال سی
عجم زنده کردم بدین پارسی
بر آوردم از نظم کاخی بلند
که از باد و باران نیاید گزند
نمیرم از این پس که من زنده ام
که تخم سخن را پراکنده ام


 بیا کورش که ما ریدیم اینجا
دمی راحت نخوابیدیم اینجا
اگر گفتم که تو راحت بخوابی
پشیمانم بیا مرد حسابی


 راستش من اوایل انقلاب فکر می کردم از رفسنجانی زنا زاده تر و پر روتر وجود نداره اما وقتی خاتمی سر کار اومد فهمیدم که ای بابا!!هیچ چیزی حد و مرز ندارد حتا وقاحت و زنا زادگی!!


 ای ایران ای خاک پر اتم
کاش نبودند آخوندها تو شهر قم


 هر کس که قیافه محمود را دیدست
یا شرح مزخرفات وی بشنیدست
بعد از دوسه صد خنده چنین خواهد گفت
کاین صد کپه کلهء امامش ریدست

 قسم بعزت و قدر و مقام آزادی
که روح بخش جهان است نام آزادی
به پیش اهل جهان محترم بود آنکس
که داشت از دل و جان احترام آزادی
هزار بار بود به ز صبح استبداد
برای دستهء پا بسته شام آزادی
اگر زمانه به من فرصتی دهد یک روز
کشم ز مرتجعین انتقام آزادی
هرگز دل ما زخصم در بیم نشد
در بیم ز صاحبان دیهیم نشد
ای جان به فدای آنکه پیش دشمن
تسلیم نمود جان و تسلیم نشد

هیچ نظری موجود نیست: